پروفسور محمدعبدالسلام‌، فیزیکدان‌ برجسته‌پاکستانی‌، برنده‌ جایزه‌ نوبل‌ فیزیک‌ و بنیانگذارمرکز بین‌المللی‌ فیزیک‌ نظری‌ (تریست‌ ایتالیا)،روز پنجشنبه‌ اول‌ آذرماه‌ ۱۳۷۵، درگذشت‌. پروفسور عبدالسلام‌ در ژانویه‌ ۱۹۲۶ درجانگ‌ پاکستان‌ به‌ دنیا آمد، در دانشگاه‌ پنجاب‌تحصیل‌ کرد و سپس‌ راهی‌ انگلستان‌ شد.درآنجا، از کالج‌ سنت‌ جان‌ (کیمبریج‌) با درجه‌ممتاز در رشته‌های‌ ریاضیات‌ و فیزیک‌ لیسانس‌گرفت‌، سپس‌ درسال‌ ۱۹۵۲ از آزمایشگاه‌کاوندیش‌، به‌ اخذ درجه‌ دکترا در فیزیک‌ نظری‌نایل‌ شد و در سال‌ ۱۹۵۷، بخش‌ فیزیک‌ نظری‌امپریال‌ کالج‌ لندن‌ را بنیان‌ نهاد. عبدالسلام‌، درسال‌ ۱۹۶۴، مرکز بین‌المللی‌فیزیک‌ نظری‌ (ICTP) را در شهر تریست‌ ایتالیاتأسیس‌ کرد. فکر تأسیس‌ این‌ مرکز هنگامی‌مطرح‌ شد که‌ وی‌ در سال‌ ۱۹۶۰ به‌ نمایندگی‌ ازدولت‌ پاکستان‌ در کنفرانس‌ آژانس‌ بین‌المللی ‌انرژی‌ اتمی‌ در وین‌ شرکت‌ کرده‌ بود. او لزوم‌بررسی‌ طرح‌ تأسیس‌ مرکز بین‌المللی‌ برای‌فیزیک‌ نظری‌ را در قطعنامه‌ کنفرانس‌ گنجاند،اما تا تصویب‌ نهایی‌ طرح‌ و تأمین‌ اعتبارچندسال‌ طول‌ کشید. دولتهای‌ عضو سازمان ‌آموزشی‌ و علمی‌ ملل‌ متحد (یونسکو) پیشنهادکمک‌ مالی‌ کردند و از میان‌ این‌ پیشنهادها،دولت‌ ایتالیا با ۳۰۰ هزار دلار کمک‌ نقدی‌ ویک‌ ساختمان‌ مناسب‌، بزرگترین‌ کمک‌ را دراختیار عبدالسلام‌ قرار داد. مرکز تحقیقات‌فیزیک‌ نظری‌ در اول‌ اکتبر ۱۹۶۴ (۱۰ شهریور۱۳۴۳) آغاز به‌ کار کرد. مرکز تحقیقات‌ فیزیک‌ نظری‌، تاکنون‌پذیرای‌ حدود ۲۹ هزار فیزیکدان‌ دست‌اندرکارپژوهشهای‌ تجربی‌ و نظری‌ بوده‌ است‌. حدود۱۶ هزار نفر از این‌ افراد در دانشگاهها ومؤسسات‌ پژوهشی‌ کشورهای‌ درحال‌ توسعه‌کار می‌کنند. همچنین‌ به‌ کمک‌ این‌ مرکز،دوره‌های‌ پژوهشی‌ در کشورهای‌ درحال‌توسعه‌ دایر می‌شود. از سال‌ ۱۹۸۱، دوره‌های‌ ۴تا ۸ هفته‌ای‌ در کشورهای‌ چین‌، غنا، بنگلادش‌،کلمبیا، سری‌لانکا و سودان‌ دایر شده‌ است‌. این‌مرکز، شبکه‌ای‌ از ۱۹۵ انستیتوی‌ فیزیک‌ در ۴۶کشور درحال‌ توسعه‌ تشکیل‌ داده‌ است‌ که‌ درمخارج‌ و سازماندهی‌ برنامه‌ها همکاری‌ دارند.همچنین‌، از طریق‌ طرحی‌ به‌ نام‌ (بانک‌ کتاب‌)بیش‌ از ۲۰ هزار جلد کتاب‌ و ۳۰هزار نسخه‌ نشریات‌ جدید میان‌ ۴۰۰ انستیتو در ۹۰ کشورتوزیع‌ کرده‌ است‌. درحال‌ حاضر، قسمت‌ عمده‌هزینه‌های‌ مرکز از طرف‌ مؤسسه‌ها ودانشگاهها، عمدتا از کشورهای‌ درحال‌ توسعه‌تأمین‌ می‌شود. هرسال‌ حدود ۱۰۰۰ فیزیکدان‌از کشورهای‌ پیشرفته‌ و ۱۰۰۰ فیزیکدان‌ ازکشورهای‌ درحال‌ توسعه‌ در مرکز تریست‌پذیرایی‌ می‌شوند و در دوره‌های‌ تحقیقاتی‌،کارگاهها، سمینارها و در برنامه‌های‌ پژوهشی‌،که‌ از دو سه‌ ماه‌ تا یکی‌ دوسال‌ طول‌ می‌کشد، شرکت‌ می‌کنند. به‌ علاوه‌، از محل‌ اهداییه‌ای‌ که‌دولت‌ ایتالیا در اختیار مرکز قرار داده‌، هرسال‌ به‌۱۰۰ نفر بورسیهایی‌ تعلق‌ می‌گیرد تا بتوانند درآزمایشگاههای‌ کشور ایتالیا به‌ کار فیزیک‌تجربی‌ بپردازند. پروفسور عبدالسلام‌ اعتقاد راسخی‌ به‌توسعه‌ علم‌ و تکنولوژی‌ در کشورهای‌ جنوب‌داشت‌. وی‌ معتقد بود کسانی‌ که‌ سرنوشت‌بشرهای‌ روبه‌رشد را در دست‌ دارند (بویژه‌ درکشورهای‌ جنوب‌) اگر می‌خواهند گامهایی‌بردارند باید امکاناتی‌ فراهم‌ آورند تا بینوایان‌دانش‌ و تکنولوژی‌ روز را بیاموزند، بتواننددانش‌ و تکنولوژی‌ نو بیافرینند، برآن‌ چیره ‌شوند و از آن‌ بهره‌ گیرند. عبدالسلام‌ معتقد بودعلت‌ عقب‌ماندگی‌ کشورهای‌ جهان‌ سوم‌ گرچه‌منشأ و مبنای‌ استعماری‌ دارد، ولی‌ کندی‌ وبی‌تحرکی‌ دانشمندان‌ و متفکران‌ این‌ کشورهادر تداوم‌ آن‌ بی‌تأثیر نبوده‌ است‌. عبدالسلام‌، درماندگی‌ علم‌ و تکنولوژی‌ در جهان‌ سوم‌ راسه‌ علت‌ می‌دانست‌: اول‌، نداشتن‌ تعهد جدی‌ ومعنادار در مقابل‌ علم‌، اعم‌ از علم‌ محض‌ یاکاربردی‌؛ دوم‌، راه‌ و روش‌ نادرست‌ کشورهای‌جهان‌ سوم‌ با کار و دانش‌ و سوم‌، فقدان‌ تعهد نسبت‌ به‌ تحصیل‌ خوداتکایی‌ و اعتمادبه‌نفس‌در زمینه‌ تکنولوژی‌. وی‌ معتقد بود که‌ برای‌توسعه‌، ایجاد اراده‌ سیاسی‌ در بهره‌گیری‌ از علم‌و تکنولوژی‌، نخستین‌ قدم‌ است‌ و پس‌ از آن‌،توزیع‌ یکسان‌ منابع‌ علمی‌ میان‌ اغنیا و فقراست‌. تربیت‌ استعدادهای‌ درخشان‌ و پرورش‌نخبگانی‌ در همه‌ زمینه‌های‌ علوم‌، بخصوص‌ درکشورهای‌ جهان‌ سوم‌ از جمله‌ همین‌ راههای‌نجات‌ و رهایی‌ این‌ ملل‌ محروم‌ است‌: (علم‌وسیله‌ همکاری‌ تمام‌ بشر و بویژه‌ وسیله ‌همکاری‌ کشورهای‌ عربی‌ ـ اسلامی‌ است‌. مابه‌علم‌ بین‌المللی‌ مدیون‌ هستیم‌ و باید بامناعت‌طبع‌ دینمان‌ را ادا کنیم‌. امر خطیر علم‌بدون‌ پشتیبانی‌ بی‌دریغ‌ مسؤولان‌ کشورهانمی‌تواند شکوفا شود. ما در کشورهایمان‌ به‌ بنیادهایی‌ نیازمندیم‌ که‌ دانشمندان‌ آنها را اداره‌کنند، به‌ مراکز تعلیم‌ و تربیت‌ عالیه‌ بین‌المللی‌ درداخل‌ دانشگاههایمان‌ و مستقل‌ از آنها،نیازمندیم‌ که‌ حمایت‌ مالی‌ بی‌دریغ‌، امنیت‌ وامکان‌ تداوم‌ کار را برای‌ افراد و آرمانهایشان‌ فراهم‌ کنند. نگذارید در آینده‌ بنویسند که‌ درقرن‌ پانزدهم‌ هجری‌ دانشمندان‌ وجود داشتندولی‌ از حاکمان‌ دانش‌ دوست‌ و کمکهای‌بی‌دریغشان‌ خبری‌ نبود.) بنابراین‌، شایسته‌ است‌ همکیشان‌ او درکشورهای‌ جهان‌ سوم‌، بخصوص‌ اندیشمندان‌کشورمان‌ در طرحهای‌ بزرگ‌ پژوهشی‌ آن‌دانشمند فرزانه‌ به‌ بحث‌ و فحص‌ بپردازند تا باگرامی‌ داشتن‌ یاد و نام‌ او، استمرار اندیشه‌ و تفکر آن‌ عالم‌ مسلمان‌ را در راه‌ ترقی‌ و توسعه‌دانش‌ بشری‌ موجب‌ شوند.

موضوعات مرتبط: مقالات فیزیک ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, | 15:45 | نویسنده : علیرضا زینالپور |
اکنون دسامبر ۲۰۰۵ است و تصادم دهنده عظیم هادرون (ال اچ سی) در سرن در نزدیکی ژنو اولین عملیات موفقیت آمیز خود را به پایان رسانده است . در اتاق فرمان نیمه تاریکی در اعماق زمین، نمایشگر رایانه تصاویر رنگی دو رویداد ذوره ای از میلیلردها رویداد مشاهده شده توسط یکی از آشکارسازهای غول پیکر ( ال اچ سی ) را نشان میدهد. اکنون دسامبر ۲۰۰۵ است و تصادم دهنده عظیم هادرون (ال اچ سی) در سرن در نزدیکی ژنو اولین عملیات موفقیت آمیز خود را به پایان رسانده است . در اتاق فرمان نیمه تاریکی در اعماق زمین، نمایشگر رایانه تصاویر رنگی دو رویداد ذوره ای از میلیلردها رویداد مشاهده شده توسط یکی از آشکارسازهای غول پیکر ( ال اچ سی ) را نشان میدهد. این تصاویر برای فیزیکدانانی که دور آن جمع شده اند و طی هفته های گذشته به سختی مشغول کار بوده اند ، بسیار مهیج است آنها از خوشحالی فریاد میکشند ،زیرا بر صفحه نمایش امظای غیر قابل تردید بعد پنجم را میبینند .گروه بسیاری از فیزیکدانان بر این عقیده اند که چهار بعد چهان ما ( سه بعد مربوط به فضا و یک بعد مربوط به زمان) همانند نوک یک کوه یخ هستند که قسمت اعظم آن زیر آب قرار دارد. علاوه بر این میگویند ممکن است به زودی قادر به دیدن اثرات بعد پنجم باشند. حتی ممکن است بعد پنجم دست خود را در دور بعدی آزمایشهای شتاب دهنده، برای ما رو کند و این چشم اندازی است که دهان هر فیزیکدان ذره ای را آب خواهد انداخت ! اما این شور و شعف تنها به خاطر خود بعد پنجم نخواهد بود . زیرا چنین چیزی گامی بزرگ در پیشروی دراز مدت به سوی یک « نظریه همه چیز» خواهد بود . نظریه ای که دانشمندان مدتها در جستجوی آن بودند و چهار نیروی اساسی فیزیک را با هم یکی خواهد کرد . کوردون کین ، نظریه پردازی از دانشگاه میشیگان ، میگوید: اگر بعد پنجم را کشف کنیم ، این مهمترین کشف پس از نظریه کوانتوم خواهد بود نظریه ای که دانشمندان مدتها در جستجوی آن بودند و چهار نیروی اساسی فیزیک را با هم یکی خواهد کرد . اندیشه وجود بعد پنجم چیز جدیدی نیست و از کارهای انجام گرفته دو ریاضی دان‌ آلمانی به نام های تئودور-کالوتساو اسکار کلاین در دهه ۱۹۲۰ ناشی شده است ، با استفاده از کارهای انیشتین که نشان داده بود (گرانش از انحنای ساختار چهار بعدی فضا -زمان ناشی میشود ) این دو ریاضی دان که مستقل از یکدیگر کار میکردند در جستجوی این بودند که نشان دهند ممکن است نتوان نیروی الکترومغناطیسی توسط یک بعد پنجم به حساب آورد برای توضیح اینکه چرا هرگز اثرات بعد پنجم در انرژیها و فواصل عادی دیده شده است ، آنها فرض کردند که بعد پنجم به اندازه ای کوچکتر از یک اتم در هم پیچیده است در نظریه کالوتسل-کلاین(KK ) هر نقطه فضای عادی ، در واقع یک حلقه در این بعد پنجم میباشد . یک ذره باردار ( حتی اگر در فضای عادی بی حرکت باشد ) همانند موش در چرخ گردان دائماً به دور حلقه در حرکت خواهد بود آنچه ما بار الکتریکی مینامیم ، در واقع حرکت در این بعد مخفی میباشد . چند ارتباط قانع کننده بین این حرکت و نظریه کلاسیک الکترومغناطیس وجود دارد . به عنوان مثال ، اگر قانون نیوتن را که میگوید برای هر عمل در امتداد بعد در هم پیچیده یک عکس العمل وجود دارد را اعملا منید به قانون بقای بار الکتریکی خواهد رسید. کالوتسا و کلاین علی رغم موفقیتی که بدست‌آوردند نتوانستند تعریفی مه نیروی الکتومغناطیسی و گرانش را با هم در بر بگیرد ، ادامه دهنده دو نیروی اساسی دیگر در آن زمان کشف نشده بودند . این دو نیرو عبارتند از نیروی ضعیف که روی کوارکها عمل میکنند تا «چاشی» آنها رامثلاً‌از یک کوارک بالا به یک کوارک پائین انتقال دهد . و نیروی قوی که چیزی را به نام بار «رنگی» کوارکها شناخته میشود ، تغییر میدهد . تا اینجا برای ساختن چهارچوبی که شامل همه این چهار نیرو باشد ، نسخه های جدید نظریه KK باید ابعاد بیشتری را در نظر بگیرد . خواص کوارکها مثل چاشنی و رنگ در حلقه های چند بعدی KK تبدیل به رقصهای مداری میشوند . امروزه نظریات ابر ریسمانی که قطعات اساسی سازنده ماده را به عنوان ظهور چهار بعدی تکه های کوچکی از ریسمان ارتعاش کننده در نظر میگیرند ، به ده بعد نیاز دارد . معمولاً بیان میشود که شش بعد اضافی ، با شعاع انحنائی معادل۱۰۳۵ متر در هم پیچیده شده اند این مقدار به عنوان طول « پلانک» نامیده میشود مقیاسی که در آن گرانش از لحاظ قدرت باسایر نیروهای طبیعت قابل مقایسه میشود اصل عدم قطعیت که یکی ار اجزای اصلی نظریه کوانتوم است ، میگوید که هر چه مقیاسی را کع میخواهید کاوش کنید کوچکتر باشد ، به انرژی بیشتری نیاز خواهید داشت بنابراین مقیاس بسیار کوچک پلانک با انرژی عظیمی معادل ۱۰۱۹ گیگا الکترون ولت (GeV ) مرتبط است . این انرژی تنها در خلال اولین کسر تأیید انفجار بزرگ در دسترس ذرات قرار داشت و مقدار آن ۱۰۰ تریلیون برابر بالاترین انرژی هایی است که امروزه در شتابدهنده های ذرات میتوان به آن دست یافت . بنابراین هیچ تعجبی ندارد که تا قبل از این بعد پنجم تنها به عنوان یک کنجکاوی ذهنی در نظر گرفته میشد . موضوعی که همه چیز را دستخوش تغییر کرده است ، فهمیدن این مسئله است که نیازی نیست ابعاد اضافی در اندازه ای به کوچکی طول یک پلانک در هم پیچیده شده باشند کیت دنیس از آزمایشگاه فیزیک ذره ای سرن میگوید :هیچ دلیل قابل قبولی در این مورد وجود نداشت ، جز اینکه طول پلانک یک مقیاس فیزیکی طبیعی است اگر ابعاد اضافی بزرگتر از ابعاد پلانک باشند در این صورت اثرات آنها در انرژی کمتری (که حتی ممکن است انرژی کمی معدلGeV ۱۰۰۰ باشد) توسط ذرات قابل احساس خواهد بود . و این چیزی است که توسط تصادم دهنده هادرون به آسانی قابل دسترسی خواهد بود . این نظر که ممکن ا ست ابعاد اضافی در طولهایی بسیار بزرگتر از مقیاس پلانک ظهور کنند اولین بار توسط ایگناتیوس آنتونیادلیس ار دانشکه فنی پاریس مطرح شد . در سال ۱۹۹۰ او سعی میکرد که یک مسله پیچیده در مسئله ابر آسمانی را حل کند ، و متوجه شد که مسئله را می توان با ابعاد اضافی بزرگی که دقیقاً‌چنین ویژگی هائی را دارا بودند حل کرد . با این حال او به مشکل جدیدی برخورد کرد ابعاد بیشتر به طور خودکار ذرات جدیدی را به وجود می آورند و این ذرات اثرات مشکل برانگیزی دارند . ذرات جدید به این دلیل به وجود می آیند که تمامی ذرات اصلی میتوانند شبیه موج نیز رفتار کنند تصور این مسئله مشکل است اما هنگامی که یک ذره اساسی در ابعاد بالاتر حرکت می کند مؤلفخ موج مانند آن به حرکت در اطراف آن در بعد بالاتر می پردازند و تولید یک مجموعه «پژواک» میکند این پژواکها که حالات کالوسا -کلاین نامیده میشوند برای ما به عنوان ذرات کاملاً‌جدید به نظر خواهند رسید به عنوان مثال بوزون که یکی از حمل کنندگان نیروی هسته ای ضعیف است دارای مجموعه کاملی از خویشاوندان بزرگتر است که در تصادمهای پرانرژی موجودیت خواهند یافت. مسئله ای که آنتونیادیس با آن برخورد کرد مبدأ تلاشهای دانشمندان برای یافتن بک «‌نظریه بزرگ واحد»‌ (GUT ) گردید چنین نظریه ای باید توضیح دهد که چگونه نیروهای ضعیف ،قوی و الکترومغناطیسی، همچنان که جهان اولیه سرد میشد از حل یک نیروی واحد تنها بیرون آمدند و از هم جدا شدند و برعکس چگونه در انرژی های بسیار زیاد این سه نیرو مجدداً‌ یکی میشوند طبق این نظریه با افزایش انرژی نیروهای الکترومغناطیسی و ضعیف ، قویتر و نیروی قوی ضعیفتر میشود آنها در انرژی حدودGeV ۱۰۱۶ تبدیل به یک نیروی واحد میشوند متأسفانه ظهور گروه هایی از ذرات جدید حامل بعد نیرو از دل بعد پنجم نیروهای ضعیف الکتریکی و قوی را قویتر را قویتر از آنچه که انتظار میرود میسازد و اغلب فیزیکدانان از جمله آنتونیادیس گمان میکنند که آنها آنقدر قوی خواهند شد که نمی توان شیوه های مرسوم ریاضی را در موردشان بکار برد . کوارکهای آزاد به نظر میرسد که این مسئله مانع بزرگی بر سر راه باشد ، دنیس میگوید: این چیزی بیشتر از یک مشکل ریاضی است نیروها آنقدر قوی خواهند شد که کل روش نظری برای اتحاد نیرو ها را نا معتبر میکند این همانند آن است که بخواهیم کوارکها را هنگامی که نیروهای بین آنها آنقدر قو ی است که وجود کوارکهای آزاد را امکان پذیر میسازد به عنوان ذرات آزاد در نظر بگیریم . آنتونیادیس با خنثی کردن اثرات پژواکهای KK راهی را برای حل مسئله و در نتیجه حفظ اتحاد در انرژی GeV ۱۰۱۶ پیدا کرد اما در اوایل سال ۹۸ برای دنیس و دو نفر از همکارانش در سرن به نامهای ایملیان دوداس و تونی کرکتا این سؤال پیش خواهد آمد که چه روی خواهد داد اگر به پژواکهای KK اجازه داده شود تا در قدرت نیروهای ضعیف الکتریکی و قوی دستکاری کنند . این سه نفر خیلی خود ه این نتیجه رسیدند که بعضی از نیروها خیلی زود قوی میشوند اما در کمال تعجب دریافتند که نیروها هنوز یکی «متحد»‌ شوند علاوه بر این اتحاد هنگامی روی داد که نیروها هنوز ضعیفتر از آن بودند که بتوان شیوه های مرسوم ریاضی را در مورد آنها بکار بود دنیس می گوید : بر خلاف تصور همه اتحاد در انرژی کمتر از GeV ۱۰۱۶ امکان پذیر است در حقیقت اگر ابعاد اضافی در طولی معادل m ۱۰۱۹ متر در هم پیچیده شده باشند انرژی اتحاد می تواند مقداری برابر GeV ۱۰۰۰ داشته باشد . محققان از این موضوع شگفت زده شدند زیرا گمان میرفت که اتحاد در چنین انرژی کمی غیر ممکن است یکی از دلایل برای این موضوع واپاشی پروتون بود اگرچه نظریه های GUT پیش بینی میکنند که پروتون ها باید واپاشیده شوند اما این واپاشی هرگز مشاهده نشده است توضیح معمول برای این مسئله این بود که واپاشی شامل یک ذره حامل نیروی GUT است این ذره آنقدر سنگین است که تا کنون شناخته نشده است اما اگر مقیاس GUT از GeV ۱۰۱۶ پائین تر آورده شود حاملین نیروی GUT نسبتاً ‌سبکتر خواهند شد و بنابراین شاهد واپاشی پروتون های بسیاری خواهیم بود دنیس می گوید : خوشبختانه یک بعد پنجم ما را نجات خواهد داد واپاشی پروتون باید به حفظ اندازه حرکت در ۵ بعد بپردازد بنابراین خواص بعد پنجم را می توان چنان انتخاب کرد که بسیاری از عواملی که در فروپاشی پروتون دخالت دارند بقای اندازه حرکت در ۵ بعد را نقض کنند و بدین ترتیب واپاشی پروتون روی ندهد .

موضوعات مرتبط: مقالات فیزیک ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, | 15:43 | نویسنده : علیرضا زینالپور |

 در داستان های علمی تخیلی تاب خوردن فضا - زمان یک موضوع پیش پا افتاده است و از آن برای سفر سریع به کهکشان های دور استفاده می شود . اینکه سفر در زمان اغلب داستان های علمی تخیلی امروز واقعیت هستند و این بخت و اقبال فضا - زمان است .  

به عقیده من فضا می تواند خمیده شود یا اینکه تاب بردارد . برای بیش از دو هزار سال اصل های هندسه ی اقلیدسی بدیهی بودند . حتی امروزه شما می تواند قدرت آن را برای آموزش در مدارس مشاهده کنید . از نتایج مهم و اساسی این هندسه این است که مجموع زوایای داخلی مثلث را ١٨٠ درجه در نظر می گیرد . گرچه امروز مردم به این موضوع پی برده اند که قدم های دیگر نیز در علم هندسه ممکن است .

برای مثال در سطح زمین نزدیکترین چیز به یک خط صاف چیزی است که آن دایره بزرگ می خوانند . بین دو نقطه کوتاهترین مسیر وجود دارد . بنابراین این یک اصل است و آن جریان استفاده از خط است .

حال به مثلث سطح زین که ستوا را می سازد . خط صفر درجه در طول جغرافیایی در لندن و طول جغرافیایی در شرق که ٩٠ درجه است و از بنگلادش می گذرد . دو خط طول جغرافیایی در استوا در حالی که زاویه قائم است با هم مواجه می شوند . این دو طول جغرافیایی همچنین در قطب شمال با هم ملاقات دارند در حالی که زاویه ٩٠ درجه است . بنابراین مثلثی با سه زاویه قائم داریم که مجموع زوایای داخلی آن ٢٧٠ درجه است و در این حالت مجموع زوایای از ١٨٠ درجه بیشتر است . این مثلث که در هندسه اقلیدس وجود دارد در صفحه صاف صدق می کند .

یک خواسته برای مثلث ها وجود دارد که مجموع زوایای آن را کمتر از ١٨٠ درجه جلوه می دهد .

سطح زمین دارای دو بعد فضایی می باشد که شما می توانید در سطح زمین در دوبعد مذکور به صورت قائم به طرف یکدیگر حرکت کنید . شما حتی این امکان را دارید که در چهار جهت اصلی یعنی شمال ، جنوب ، شرق و غرب حرکت کنید البته بعد سومی هم در جهت قائم بر دو بعد وجود دارد که آن هم همان بالا و پائین است . یعنی در سطح زمین سه بعد فضایی وجود دارد . سومین بعد فضایی تخت است . یعنی از هندسه اقلیدسی تبعیت می کند در مثلث آن مجموع زوایا ١٨٠درجه است . هرچند هر شخص می تواند حرکت در زمین دو بعدی را تصور کند . اما نمی تواند حرکت در سومین بعد فضایی را تجربه کند یعنی بعد بالا یا پائین . کسانی که هندسه اقلیدسی پایبند بودند تمایل نداشتند ، برای زندگی در سطح زمین از بعد سوم اطلاعی حاصل کنند . فضا نیز برای اینکه خمیده باشد تمایل دارد تا هندسه غیر اقلیدسی باشد . آنها تمایل داشتند زندگی دشوار باشد و در این صورت فضا باید دو بعدی می بود .

بنابراین سه بعد برای حد اقل زندگی مناسب بود . اما فقط افراد معدودی می توانستند فضای سطح زمین را برای زندگی دو بعدی در نظر بگیرند . برای افراد قابل تصور بود که در محیط زندگی شان سه بعد فضایی وجود دارند . اما در سطح کرات بعد دیگری نیز بود که قابل روئت نبود . اگر سطح کره بزرگ باشد فضای نزدیک آن تخت است و قوانین هندسه اقلیدسی در این شرایط بسیار خوب هستند ، البته در فاصله های کم . اما ما اخطار کرده ایم که هندسه اقلیدسی در مسافت های زیاد ناگهان از عرصه سقوط کرد .

برای تصویر این موضوع یک تیم از نقاش ها را تصور کنید که رنگ هایی را به سطح یک توپ بزرگ اضافه می کنند و به ضخامت لایه های رنگ افزوده می شود و مساحت سطح نیز تمایل دارد افزایش یابد و به سمت بالا رود ، اگر سطح توپ مسطح بود فضا سه بعدی می بود و هر کس می توانست در روی رنگهای نامحدود اضافه شده حرکت کند و توپ خواسته اش این بود که بزرگ و بزرگتر شود . هرچند اگر سه بعد فضا واقعی بودند در سطح دیگر کره ها بعدهای دیگری بود . همچنین حجم توپ تمایل داشت افزایش یابد اما متناهی باشد . هچنین شخصی که لایه های رنگ را افزوده ؛ و عاقبت توپ می خواهد نصف فضایش پر شود .

نقاش ها نیز تمایل دارند منطقه ای را جستجو کنند که کوچک باشد و هرگز کوچک نشود و در این حالت تقریبا" تمام فضای توپ به وسیله لایه های رنگ اشغال شده است . سپس آنها می دانند فضای زندگی شان خمیده است نه تخت .

این مثال برای کسانی است که نمی توانند اصل اول هندسه جهانی را استنباط کنند . در عوض هر کس باید اندازه ی محیطی را که در آن زندگی می کند به وسیله آزمایش های هندسی در می یابد .

هرچند یک راه برای خمیدگی فضا را جرج فردریک ریمان آلمانی در سال ١٨۵٤ شرح داد و هندسه را توضیح داد و باقیمانده از قسمتی از ریاضیات در ٦٠ سال بود . هندسه او به طور مطلق می توانست خمیدگی فضا را شرح دهد . ولی به نظر می آمد که نتواند علت فیزیک فضا را در رابطه با خمیدگی آن توضیح دهد کاربرد کار او در سال ١٩١۵ توسط اینشتن مشخص شد زمانی که او تئوری نسبیت عام را مطرح ساخت .

نسبیت عام یک انقلاب فکری در فیزیک بود که راه تفکر در رابطه با جهان را به طور کلی متحول ساخت . این تئوری فقط در رابطه با خمیدگی فضا نیست و خمیدگی یا تاب زمان نیز نیز در آن دارای اهمیت ویژه ای است ؛ در سال ١٩٠۵ عقیده اینشتین این بود که فضا و زمان با هم بسطی دوستانه دارند و مکان رویداد را با چهار عدد می توان شرح داد .

سه عدد وضعیت رویداد را توضیح می دهد و در مقیاس های بزرگ مانند طول ها و عرض های جغرافیایی کیهانی و فاصله از مرکز کهکشان ها کاربرد دارند . چهارمین عدد زمان رویداد است ، بدینگونه می توانیم فکر کنیم که فضا و زمان با هم هستند ، همچنین در این وضعیت چهارمین بعد آفریده می شود که آن را فضا - زمان می خوانند . هر نقطه در فضا زمان است که دارای برچسبی شامل چهار عدد می باشد و این اعداد وضعیت زمین را در فضا - زمان مشخص می کنند . به هم پیوستن فضا و زمان در فضا - زمان چیزی است که اگر بتوان یکی از آنها را رها کرد راهی منحصر به فرد است ؛ یعنی اگر راهی یکتا وجود داشت تا زمان و موقعیت یک چیز در رویداد مشخص شود . هرچند مقالات قابل توجه اینشتن در ادره ی ثبت اختراعات در سال ١٩٠۵ نشان داد که فضا - زمان در یک رویداد رخ می دهد منوط براینکه حرکت جسم چگونه باشد . فضا - زمان مشترک است و این دو جزو لایجتزی یکدیگرند .

بنابراین ما برای سفر در زمان به کشتی فضایی نیاز داریم که با سرعتی فراتر از سرعت نور مسافت ها را پیمایش کند . متأسفانه در همان مقالات اینشتین آمده است که برای شتاب دادن به کشتی فضایی نیاز به نیروی پیشرانه و شتاب دهنده ای داریم که بزرگ و بزرگتر شود تا شتابی نزدیک به سرعت نور بگیرد . در این زمان به مقدار انرژی زیادی و در واقع به انرژی بی نهایتی نیاز داریم تا از زمان گذر کنیم . در سال ١٩٠۵که مقالات اینشتین منتشر شد به نظر می آمد که تئوری سفر در زمان پیش فرضی رد شده باشد . همچنین بیان شده بود سفر به ستاره های دیگر و دیگر کهکشان ها در قالب سفرهای فضایی تجارتی آرام و کسل کننده خواهند بود ؛ در کل در آن مقالات آمده بود که گذر از سرعت نور ناممکن است و با تجهیزات کنونی برای سفر به نزدیکترین ستاره هشت سال و به مرکز کهکشان هشتاد هزار سال وقت لازم است . اگر کشتی فضایی بتواند به سرعت نور نزدیک شود مردم می توانند طی سالهای معدودی به مرکز کهکشان ها بروند هرچند که باز هم بسیار زیاد است .

در مقالات اینشتین که در سال ١٩١۵ منتشر شد این موضوع شرح داده می شود که فضا - زمان به وسیله ماده و انرژی پیچ و تاب داده می شود و یا می پیچد. ما واقعا" می توانیم این پیچ و تاب را مشاهده کنیم . محصول جرم خورشید این است که نور و امواج رادیویی هنگام عبور از کنارش مسیرشان کمی خمیده می شود . علت این پدیدار شدن موقعیت ستاره یا چشمه های شبه اختری است که باعث تغییرمکان کم آن می شود .

زمانی که خورشید بین زمین و منبع رادیویی قرار می گیرد تغییر مکان بسیار کم است و در حدود یک هزارم درجه است ، در حکم حرکت یک اینچ در مسافت یک مایل . با وجود این اندازه مذکور می تواند به دقت اندازه گیری شود . این امر با پیشگویی نسبیت عام تطابق دارد . این مدرکی بر پایه آزمایش است که فضا - زمان خمیده می شود .

مقدار این خمیدگی در همسایگی ما بسیار کم است . زیرا میدان گرانشی خورشید کم دوام است . هرچند برای ما روشن است که این رویداد در تمام میدان های گرانشی قوی نیز رخ می دهد ، برای مثال در بیگ بنگ یا در سیاهچاله ها .

بنابراین فضا - زمان به درخواست داستان های علمی تخیلی می تواند به اندازه کافی خمیده باشد ؛ البته برای سفرهای ماورای فضایی به وسیله کرم چاله یا تونل فضا - زمانی .

در اولین نظر همه ی اینها قابل دسترس به نظر می رسد ، برای مثال در سال ١٩٤٨ کرت گودُل در جستجو راه حل هایی برای معادلات میدانی نسبیت عام بود تا بتواند جهان را به گونه نمایش دهد که درکل ماده دوار است . درجهان او ممکن بود تا خارج شوی از سفینه فضایی و بازگردی قبل از اینکه عازم شوی .

گودُل در انجمن پیشرفته پرینستون بود جایی که اینشتین آخرین سال های عمر خود را در آن سپری کرد . او بیشتر به خاطر این موضوع معروف است که که ثابت کرد هر چیز درست را نمی توان ثابت کرد . حتی در چیز به ظاهر ساده ای مانند حساب . اما آیا واقعا" او چقدر نظر نسبیت عام را در رابطه با سفر به زمان دچار دگرگونی ساخت ؟ چیزی که اینشتین تمایل نداشت آن را ممکن بداند .

حال ما می دانیم که راه حل گودُل نتواست جهانی را که ما در آن زندگی می کنیم را نمایش دهد . زیرا آن توسعه یافته نبود . ولی مقدار زیاد و نسبتا" خوبی را برای کمیتی داشت که ما آن را ثابت کیهانی می خوانیم و به طور کلی باور دارد که روبه صفر است . هرچند به دیگر چیزها ظاهر راهی معقول و خوب را برای سفر در زمان پیشنهاد و جستجو می کرد . مخصوصا" این موضوع جالب به نظر می رسد که جهان دارای ریسمانهای کیهانی باشد که سرعت حرکتشان به یکدیگر بسیار نزدیک است . هرچند سرعتشان اندکی از سرعت نور کم تر است . ریسمانهای کیهانی تئوری قابل توجهی در فیزیک هست که داستان های علمی تخیلی آنها را واقعی نمی دانند تا بتوان آنها را گرفت . چنانکه نامشان اشاره می کنند که مانند ریسمان هستند که طول دارند ولی مقطع عرضی آن ها بسیار کوچک است و این اجسام بیشتر شبیه نوارهای اسفنجی هستند . آنها در زیر کشش و فشار زیادی هستند . کششی همانند یک صد میلیارد میلیارد میلیارد تن .

ریسمانهای کیهانی ممکن است صدای محض و دوردست داستان های علمی تخیلی باشند . اما یک علت علمی خوب برای آن وجود دارد که می تواند فرمی از جهان اولیه باشد برای مدتی بعد از بیگ بنگ . چون آنها زیر کشش چنین بزرگ قرار دارند ممکن است هرکس از آنها انتظار داشته باشد که سرعت نور را بهبود بخشند جهان گودُل و حرکت سریع ریسمانهای کیهانی هر دو باهم اشتراک دارند . زیرا هردو اقدام به خمیده شدن فضا - زمان می کنند که در آنها سفر در گذشته برای همه ی اوقات ممکن است . امکان دارد خداوند خمیدگی جهان را آفریده باشد . اما ما دلیلی برای تفکر مانند او نداریم . جهان برای مجاز شدن سفر در گذشته بعد از بیگ بنگ تا حدی اقدام به خمیده شدن کرد .

از زمانی که ما نتوانستیم راه آغاز شده جهان را تغییر دهیم ، سوال اینجا است که آیا سفر در زمان ممکن است ؟ و متعاقبا" سوال این است که آیا می توانیم فضا - زمانی خمیده بسازیم تا هرکس بتواند به وسیله آن به گذشته قدم بگذارد ؟ به عقیده من این یک مبدأ مهم برای پژوهش است . اما هرکس برای خم کردن آن دقت ندارد . اگر هرکس امتیاز کاربردی یک پژوهش را برای سفر در زمان در دست داشته باشد بی شک آن را روانه میدان خواهد کرد . هر کس که تکنیک عمل را دارد این کار رامی کند ، کارهایی مانند حبس زمان و یا خمیدگی که رمزهایی برای سفر در زمان هستند . هرچند این مطلب تا حدی در رابطه با سفر در زمان است ، ولی باید نام نهادن قابل احترام علمی را در رابطه با خمیدگی فضا - زمان دریافت کنیم .

اگر از نسبیت عام گذر کنیم می توانیم اجازه سفر در زمان را صادر کنیم ؛ آیا این اجازه در قالب جهان ما می گنجد و اگر نمی گنجد چرا نه ؟ این موضوع دقیقا" وابسته به سفر در زمان است که از موضعی از جهان به جای دیگر برویم . هم چنین من گفتم اینشتن این موضوع را بیان کرد نیروی پرتابه سفینه فضایی برای گذر از سرعت نور باید بی نهایت باشد . بنابراین تنها راه موجود برای سفر در جهان و یا برای رفتن از یک سوی کهکشان به سوی دیگر آن خمیدگی زیاد فضا - زمان است که یک تونل کوتاه یا کرمچاله را می آفریند . با این امکان می توانستیم از یک سوی کهکشان یه سوی دیگر آن وصل شویم و این عملی میان بر است که بروید و برگردید ، در صورتی که در این شرایط دوستانتان زنده باشند . چنین کرمچاله هایی به سختی به ذهن ما خطور می کنند ، همچنین هستی و مقدورات آینده .

اگر شما می توانستید از یک سوی کهکشان به سوی دیگر آن سفر کنید در یک یا دوهفته بازگشت شما مقدور بود تا اینکه به زمان قبل از عازم شدنتان برسید . شما حتی می توانستید در سفر برگشت خود در زمان به وسیله یک کرمچاله اداره کنید اگر پایان آن دو حرکتی نسبی نسیت به یکدیگر بود .

اگر چه برای آفریده شدن کرمچاله به ماده ای که فضا - زمان در راه مقابل خمیده می کند نیاز است مانند سطح یک زین و این همان راه درست برای خمیدگی فضا - زمان و مجاز کردن سفر در زمان است . اگر جهان آغازی نمی داشت این خمیدگی تصویب سفر در زمان بود و برای ساختن راههای مورد نیاز به ماده با جرم منفی و چگالی انرژی منفی نیاز است .

قوانین فیزیک کلاسیک می خواهند تا توانایی جهان در خمیده شدن ممنوع شود برای سفر زمان مجاز نشود . هر چند قوانین فیزیک کلاسیک قوانین فیزیک کوانتومی را بر هم می زنند . در حالی که صرفنظر از نسبیت عام این تئوری یعنی کوانتوم تصویر جدیدی از جهان را ایجاد کرده است . این تئوری را می توان آرام بخش دانست و اضافه برداشت را از روی یک یا دو محاسبه را مجاز می کند . در صورتی که لبه ها موافقت کنند . در دیگر الفاظ تئوری کوانتوم در بعضی جاها منفی بودن چگالی انرژی را مجاز می کند مشروط براینکه در دیگر جاها مثبت باشد . علت اینکه تئوری کوانتوم اجازه می دهد چگالی انرژی منفی باشد وجود اصل عدم قطعیت است . این سخنان کمیت مسلم هست . و گفته هایش در قالب این مثال می گنجد ؛ ما نمی توانیم مقدار سرعت و و موقعیت یک ذره را با هم به طور خوب مشخص کنیم ، معمولا موقعیت آن تعیین می شود زیرا نسبت به سرعت آن از خطای کمتری برخوردار است و بالعکس . همچنین اصل عدم قطعیت در میدان هایی مانند میدان های الکترومغناطیسی و میدان های گرانشی به کاربسته می شود و درکل براین موضوع دلالت می کند که میدان ها به طور دقیق نمی توانند صفر باشند ، حتی در وقتی که ما فکر می کنیم فضا خالی است . به این دلیل نمی تواند صفر باشد که اگر به این گونه باشد مقدار هر دو کمیت یعنی مقدار سرعت و مقعیت آن به خوبی مشخص می شد و این با اصل عدم قطعیت مغایرت دارد و تخلفی در آن است . در عوض میدان بایستی مقدار حداقل و محققی از تغییرات را داشته باشد که اشخاص می توانند آن را تفسیر کنند و ما آن را نوسانات خلاء می خوانیم .

یک جفت ذره و ضد ذره ناگهان پدیدار می شوند و مجزا از هم به حرکت می پردازند و با هم بازمی گردند و یکدیگر را نابود می کنند . این جفت مذکور یعنی ذره و ضد ذره حقیقی اند . زیرا اندازه آنها را مستقیما" با آشکارساز نمی توان مشاهده کرد . هرچند اثر غیرمستقیم آنها قابل رؤیت است . یک راه برای این کار عملی است که آن را اثر کسمیر می خوانند . هر کس با دو تکه فلز نظیر هم می تواند این کار را بکند ، این دو ورقه ی فلز باید در فاصله نزدیک و مجزایی از هم باشند ؛ این ورق ها برای ذرات و ضد ذرات عملی همانند آینه دارند . این وسیله که ناحیه ای ازبین دو صفحه است مانند یک ذره شبیه به آلت پیپ است و فقط امواج نوری که فرکانس آنها تشدید شده را می پذیرد . همچنین نتیجه این است که مقدار کمی نوسان خلاء وجود دارد و ذرات حقیقی در نوسانات خلاء و یا بیرون آن می تواند هر طول موجی داشته باشد . کاهش تعداد ذرات بین صفحات دستگاه که ضربه ای وارد نکرده اند فشار را کاهش داده ، در صورتی که فشار زیادی به صفحات اعمال نشده است . بدین سال نیروی نحیفی بین دو صفحه وجود دارد ، این نیرو با آزمایش اندازه گیری شده است . بنابراین واقعا" ذرات حقیقی وجود دارند و محصول و مفهومی واقعی هستند . چون که ذرات حقیقی و یا نوسانات خلاء که بین دو صفحه است دارای مقدار کمی چگالی انرژی هستند نسبت به داخل منطقه بیرونی . اما چگالی انرژی فضای خارجی دور از صفخات است و باید صفر باشد و یا به صورت دیگر فضا تمایل دارد خمیده باشد تا اینکه تقریبا" مسطح باشد . بنابراین چگالی انرژی بین دو صفحه باید منفی باشد .

و اصل اینکه فضا زمان خمیده می شود .و این تأییدی بر اثر کسمیر است که می توان آن را در جهت منفی خمیده کرد و این پیشرفتی در علم تکنولوژی است و نیرو مذکور می تواند کرمچاله و یا خمیدگی فضا - زمان را شکل دهد تا سفر در گذشته ممکن شود اگر در زمانی در آینده سفر در زمان را آموختیم در صورتی که این سفر بازگشتی ندارد در آن زمان به بحث در رابطه با آن می پردازیم .

بعضی از مردم ادعا دارن د که ما با آینده ملاقات داریم آنها می گویند یوفوها ( بشقاب پرنده ها ) از آینده می آیند . و کار آنها صلاحدید دولت های خیانتکار کهکشانی برای پوشاندن خود است .

تا از خودشان محافظت کنند و این امر تا حدی ناممکن و ضعیف به نظر می رسد تا اینکه بتوانیم از بیگانه ها اطلاعات کسب کنیم . من به این طوری تا حدی شکاک هستن . گزارش مشاهده بشقاب پرنده ها نمی تواند علتی بر وجود فرازمینی ها باشد ، زیرا آنها متقابلا" متغایر هستند . اگر شما یک بار پذیرفتید که این ها اشتباهند و یا خیال بوده اند ، این موضوع تماما" احتمالی نیست که آنها وجود دارند تا بیایند ودرآینده با مرم ما ملاقات کنند .

و یا اینکه اگر آنها واقعی هستند تمایل دارند از سمت دیگر کهکشان ها بیایند و در زمین ساکن شوند و آن را به تسخیر خود در بیاورند و یا اینکه در رابطه ای به ما اخطار دهند ، آنها موجوداتی بیهوده اند . یک راه ممکن برای اینکه با سفر در زمان تطبیق کند امری است که باید در آینده نظاره گر آن باشیم و خواستار آن است که در موردش به بحث پرداخته شود .

این دیدگاه تمیل دارد آینده ما را ثابت جلوه دهد و اینگونه سخن می گوید که طبق مشاهدات فضا به اندزه کافی برای سفر در زمان خمیده نیست ، از سوی دیگر راههای آینده باز است و ممکن است که ما بتوانیم فضا را به اندازه کافی خمیده کنیم تا بتوانیم در زمان سفر کنیم . همچنین ما نیز تمایل داریم که در زمان سفر کنیم و بازگردیم .

چه کسی تمایل دارد فضاپیما را در پایگاه پرتاب منجر کند و یا اینکه از عازم شدنش در اولین محل جلوگیری کنی شرح ویژه دیگری برای این پارادوکس وجود دارد . چه فرزندی می خواهد خانواده اش را به قتل برساند در صورتی که هنوز زاده نشده است . این دو ذاتا" هم ارز هستند .

هرکس باید راه حلی پایدار را برای معادلات فیزیک جستجو کند حتی اگر فضا به حدی خمیده شود که سفر در زمان ممکن شود . در این دیدگاه شما نمی توانید با موشک شروع به کارشوی و به گذشته سفر کنی مگر اینکه شما از قبل بازگشتی داشته اید ؛ افرادی که این دیدگاه را مطرح کرده اند خواسته اند که ما کاملا" مصمم باشیم . در این صورت ما نمی توانیم افکاری را متحول سازیم که به قدری اختیاری هستند که در دیگر مکان ها آن را نزدیک شدن به تاریخ متناوب می خوانند . این نظریه توسط فیزیکدانی به نام دیوید دویش حمایت شده است و توسط فیلم سازی به نام استیون اسپیلبرگ به تصویر کشیده است . « بازگشت به جهان آینده »

این تاریخ متناوب تمایل ندارد تا هر بازگشتی از آینده را در خود داشته باشد قبل از اینکه سفینه فضایی عازم شود و وارد یک تاریخ متناوب دیگر شود .

فیزیکدانی به نام ریچارد فیمان عقیده داشت که بر طبق نظریه کوانتوم جهان فقط دارای یک تارخ نیست و در عوض در جهان ممکن است تاریخ های یکتای زیادی وجود داشته باشد که هر یک دارای احتمالاتی هستند . تاریخ های آرامی که در شرق میانه وجود دارند بادوام هستند .

در بعضی از تاریخ ها فضا - زمان خمیده بوده است که بعضی از اجسام مانند راکت ها می توانسته اند در میانشان سفر کنند . در هر حال هر تاریخ تودار ، کامل و جامع است و بعضی از آنها فضا را خمیده شرح نمی دهد بنابراین یک موشک نمی تواند به تاریخ دیگری انتقال یابد و دوبار به حالت نخست بازگردد . این ها در تاریخ های یکسان و آرام است و فرضیه ی تاریخ ها هم چنان به قوت خود باقی است که در جای تاریخ های متناوب قرار می گیرد . بدینگونه است که ما در تاریخ پایدار و یا نا متناقض گیر کرده و تردید کرده ایم . هرچند در این زمان نیازی به درگیری با مسائل جبری یا اختیاری نمی باشد . اگر احتمالات برای تاریخ فضا - زمان و خمیدگی آن بسیار کم باشد ، احتمال سفر در زمان بسیار درشت اندامی می کند و من آن را ترتیب زمانی حفظ گمان ها نامگذاری می کنم . در کل قانون های فیزیک با یکدیگر متحد شده اند و درشت اندامی می کنند تا جلوی سفر در زمان گرفته شود .

پایان این مقاله چنین است که فضا - زمان سریع و یا سفر به زمان گذشته نمی تواند از ارائه ادراک و فهم جلوگیری کند و آن را غیر محتمل جلوه دهد .

 در داستان های علمی تخیلی تاب خوردن فضا - زمان یک موضوع پیش پا افتاده است و از آن برای سفر سریع به کهکشان های دور استفاده می شود . اینکه سفر در زمان اغلب داستان های علمی تخیلی امروز واقعیت هستند و این بخت و اقبال فضا - زمان است .  

به عقیده من فضا می تواند خمیده شود یا اینکه تاب بردارد . برای بیش از دو هزار سال اصل های هندسه ی اقلیدسی بدیهی بودند . حتی امروزه شما می تواند قدرت آن را برای آموزش در مدارس مشاهده کنید . از نتایج مهم و اساسی این هندسه این است که مجموع زوایای داخلی مثلث را ١٨٠ درجه در نظر می گیرد . گرچه امروز مردم به این موضوع پی برده اند که قدم های دیگر نیز در علم هندسه ممکن است .

برای مثال در سطح زمین نزدیکترین چیز به یک خط صاف چیزی است که آن دایره بزرگ می خوانند . بین دو نقطه کوتاهترین مسیر وجود دارد . بنابراین این یک اصل است و آن جریان استفاده از خط است .

حال به مثلث سطح زین که ستوا را می سازد . خط صفر درجه در طول جغرافیایی در لندن و طول جغرافیایی در شرق که ٩٠ درجه است و از بنگلادش می گذرد . دو خط طول جغرافیایی در استوا در حالی که زاویه قائم است با هم مواجه می شوند . این دو طول جغرافیایی همچنین در قطب شمال با هم ملاقات دارند در حالی که زاویه ٩٠ درجه است . بنابراین مثلثی با سه زاویه قائم داریم که مجموع زوایای داخلی آن ٢٧٠ درجه است و در این حالت مجموع زوایای از ١٨٠ درجه بیشتر است . این مثلث که در هندسه اقلیدس وجود دارد در صفحه صاف صدق می کند .

یک خواسته برای مثلث ها وجود دارد که مجموع زوایای آن را کمتر از ١٨٠ درجه جلوه می دهد .

سطح زمین دارای دو بعد فضایی می باشد که شما می توانید در سطح زمین در دوبعد مذکور به صورت قائم به طرف یکدیگر حرکت کنید . شما حتی این امکان را دارید که در چهار جهت اصلی یعنی شمال ، جنوب ، شرق و غرب حرکت کنید البته بعد سومی هم در جهت قائم بر دو بعد وجود دارد که آن هم همان بالا و پائین است . یعنی در سطح زمین سه بعد فضایی وجود دارد . سومین بعد فضایی تخت است . یعنی از هندسه اقلیدسی تبعیت می کند در مثلث آن مجموع زوایا ١٨٠درجه است . هرچند هر شخص می تواند حرکت در زمین دو بعدی را تصور کند . اما نمی تواند حرکت در سومین بعد فضایی را تجربه کند یعنی بعد بالا یا پائین . کسانی که هندسه اقلیدسی پایبند بودند تمایل نداشتند ، برای زندگی در سطح زمین از بعد سوم اطلاعی حاصل کنند . فضا نیز برای اینکه خمیده باشد تمایل دارد تا هندسه غیر اقلیدسی باشد . آنها تمایل داشتند زندگی دشوار باشد و در این صورت فضا باید دو بعدی می بود .

بنابراین سه بعد برای حد اقل زندگی مناسب بود . اما فقط افراد معدودی می توانستند فضای سطح زمین را برای زندگی دو بعدی در نظر بگیرند . برای افراد قابل تصور بود که در محیط زندگی شان سه بعد فضایی وجود دارند . اما در سطح کرات بعد دیگری نیز بود که قابل روئت نبود . اگر سطح کره بزرگ باشد فضای نزدیک آن تخت است و قوانین هندسه اقلیدسی در این شرایط بسیار خوب هستند ، البته در فاصله های کم . اما ما اخطار کرده ایم که هندسه اقلیدسی در مسافت های زیاد ناگهان از عرصه سقوط کرد .

برای تصویر این موضوع یک تیم از نقاش ها را تصور کنید که رنگ هایی را به سطح یک توپ بزرگ اضافه می کنند و به ضخامت لایه های رنگ افزوده می شود و مساحت سطح نیز تمایل دارد افزایش یابد و به سمت بالا رود ، اگر سطح توپ مسطح بود فضا سه بعدی می بود و هر کس می توانست در روی رنگهای نامحدود اضافه شده حرکت کند و توپ خواسته اش این بود که بزرگ و بزرگتر شود . هرچند اگر سه بعد فضا واقعی بودند در سطح دیگر کره ها بعدهای دیگری بود . همچنین حجم توپ تمایل داشت افزایش یابد اما متناهی باشد . هچنین شخصی که لایه های رنگ را افزوده ؛ و عاقبت توپ می خواهد نصف فضایش پر شود .

نقاش ها نیز تمایل دارند منطقه ای را جستجو کنند که کوچک باشد و هرگز کوچک نشود و در این حالت تقریبا" تمام فضای توپ به وسیله لایه های رنگ اشغال شده است . سپس آنها می دانند فضای زندگی شان خمیده است نه تخت .

این مثال برای کسانی است که نمی توانند اصل اول هندسه جهانی را استنباط کنند . در عوض هر کس باید اندازه ی محیطی را که در آن زندگی می کند به وسیله آزمایش های هندسی در می یابد .

هرچند یک راه برای خمیدگی فضا را جرج فردریک ریمان آلمانی در سال ١٨۵٤ شرح داد و هندسه را توضیح داد و باقیمانده از قسمتی از ریاضیات در ٦٠ سال بود . هندسه او به طور مطلق می توانست خمیدگی فضا را شرح دهد . ولی به نظر می آمد که نتواند علت فیزیک فضا را در رابطه با خمیدگی آن توضیح دهد کاربرد کار او در سال ١٩١۵ توسط اینشتن مشخص شد زمانی که او تئوری نسبیت عام را مطرح ساخت .

نسبیت عام یک انقلاب فکری در فیزیک بود که راه تفکر در رابطه با جهان را به طور کلی متحول ساخت . این تئوری فقط در رابطه با خمیدگی فضا نیست و خمیدگی یا تاب زمان نیز نیز در آن دارای اهمیت ویژه ای است ؛ در سال ١٩٠۵ عقیده اینشتین این بود که فضا و زمان با هم بسطی دوستانه دارند و مکان رویداد را با چهار عدد می توان شرح داد .

سه عدد وضعیت رویداد را توضیح می دهد و در مقیاس های بزرگ مانند طول ها و عرض های جغرافیایی کیهانی و فاصله از مرکز کهکشان ها کاربرد دارند . چهارمین عدد زمان رویداد است ، بدینگونه می توانیم فکر کنیم که فضا و زمان با هم هستند ، همچنین در این وضعیت چهارمین بعد آفریده می شود که آن را فضا - زمان می خوانند . هر نقطه در فضا زمان است که دارای برچسبی شامل چهار عدد می باشد و این اعداد وضعیت زمین را در فضا - زمان مشخص می کنند . به هم پیوستن فضا و زمان در فضا - زمان چیزی است که اگر بتوان یکی از آنها را رها کرد راهی منحصر به فرد است ؛ یعنی اگر راهی یکتا وجود داشت تا زمان و موقعیت یک چیز در رویداد مشخص شود . هرچند مقالات قابل توجه اینشتن در ادره ی ثبت اختراعات در سال ١٩٠۵ نشان داد که فضا - زمان در یک رویداد رخ می دهد منوط براینکه حرکت جسم چگونه باشد . فضا - زمان مشترک است و این دو جزو لایجتزی یکدیگرند .

بنابراین ما برای سفر در زمان به کشتی فضایی نیاز داریم که با سرعتی فراتر از سرعت نور مسافت ها را پیمایش کند . متأسفانه در همان مقالات اینشتین آمده است که برای شتاب دادن به کشتی فضایی نیاز به نیروی پیشرانه و شتاب دهنده ای داریم که بزرگ و بزرگتر شود تا شتابی نزدیک به سرعت نور بگیرد . در این زمان به مقدار انرژی زیادی و در واقع به انرژی بی نهایتی نیاز داریم تا از زمان گذر کنیم . در سال ١٩٠۵که مقالات اینشتین منتشر شد به نظر می آمد که تئوری سفر در زمان پیش فرضی رد شده باشد . همچنین بیان شده بود سفر به ستاره های دیگر و دیگر کهکشان ها در قالب سفرهای فضایی تجارتی آرام و کسل کننده خواهند بود ؛ در کل در آن مقالات آمده بود که گذر از سرعت نور ناممکن است و با تجهیزات کنونی برای سفر به نزدیکترین ستاره هشت سال و به مرکز کهکشان هشتاد هزار سال وقت لازم است . اگر کشتی فضایی بتواند به سرعت نور نزدیک شود مردم می توانند طی سالهای معدودی به مرکز کهکشان ها بروند هرچند که باز هم بسیار زیاد است .

در مقالات اینشتین که در سال ١٩١۵ منتشر شد این موضوع شرح داده می شود که فضا - زمان به وسیله ماده و انرژی پیچ و تاب داده می شود و یا می پیچد. ما واقعا" می توانیم این پیچ و تاب را مشاهده کنیم . محصول جرم خورشید این است که نور و امواج رادیویی هنگام عبور از کنارش مسیرشان کمی خمیده می شود . علت این پدیدار شدن موقعیت ستاره یا چشمه های شبه اختری است که باعث تغییرمکان کم آن می شود .

زمانی که خورشید بین زمین و منبع رادیویی قرار می گیرد تغییر مکان بسیار کم است و در حدود یک هزارم درجه است ، در حکم حرکت یک اینچ در مسافت یک مایل . با وجود این اندازه مذکور می تواند به دقت اندازه گیری شود . این امر با پیشگویی نسبیت عام تطابق دارد . این مدرکی بر پایه آزمایش است که فضا - زمان خمیده می شود .

مقدار این خمیدگی در همسایگی ما بسیار کم است . زیرا میدان گرانشی خورشید کم دوام است . هرچند برای ما روشن است که این رویداد در تمام میدان های گرانشی قوی نیز رخ می دهد ، برای مثال در بیگ بنگ یا در سیاهچاله ها .

بنابراین فضا - زمان به درخواست داستان های علمی تخیلی می تواند به اندازه کافی خمیده باشد ؛ البته برای سفرهای ماورای فضایی به وسیله کرم چاله یا تونل فضا - زمانی .

در اولین نظر همه ی اینها قابل دسترس به نظر می رسد ، برای مثال در سال ١٩٤٨ کرت گودُل در جستجو راه حل هایی برای معادلات میدانی نسبیت عام بود تا بتواند جهان را به گونه نمایش دهد که درکل ماده دوار است . درجهان او ممکن بود تا خارج شوی از سفینه فضایی و بازگردی قبل از اینکه عازم شوی .

گودُل در انجمن پیشرفته پرینستون بود جایی که اینشتین آخرین سال های عمر خود را در آن سپری کرد . او بیشتر به خاطر این موضوع معروف است که که ثابت کرد هر چیز درست را نمی توان ثابت کرد . حتی در چیز به ظاهر ساده ای مانند حساب . اما آیا واقعا" او چقدر نظر نسبیت عام را در رابطه با سفر به زمان دچار دگرگونی ساخت ؟ چیزی که اینشتین تمایل نداشت آن را ممکن بداند .

حال ما می دانیم که راه حل گودُل نتواست جهانی را که ما در آن زندگی می کنیم را نمایش دهد . زیرا آن توسعه یافته نبود . ولی مقدار زیاد و نسبتا" خوبی را برای کمیتی داشت که ما آن را ثابت کیهانی می خوانیم و به طور کلی باور دارد که روبه صفر است . هرچند به دیگر چیزها ظاهر راهی معقول و خوب را برای سفر در زمان پیشنهاد و جستجو می کرد . مخصوصا" این موضوع جالب به نظر می رسد که جهان دارای ریسمانهای کیهانی باشد که سرعت حرکتشان به یکدیگر بسیار نزدیک است . هرچند سرعتشان اندکی از سرعت نور کم تر است . ریسمانهای کیهانی تئوری قابل توجهی در فیزیک هست که داستان های علمی تخیلی آنها را واقعی نمی دانند تا بتوان آنها را گرفت . چنانکه نامشان اشاره می کنند که مانند ریسمان هستند که طول دارند ولی مقطع عرضی آن ها بسیار کوچک است و این اجسام بیشتر شبیه نوارهای اسفنجی هستند . آنها در زیر کشش و فشار زیادی هستند . کششی همانند یک صد میلیارد میلیارد میلیارد تن .

ریسمانهای کیهانی ممکن است صدای محض و دوردست داستان های علمی تخیلی باشند . اما یک علت علمی خوب برای آن وجود دارد که می تواند فرمی از جهان اولیه باشد برای مدتی بعد از بیگ بنگ . چون آنها زیر کشش چنین بزرگ قرار دارند ممکن است هرکس از آنها انتظار داشته باشد که سرعت نور را بهبود بخشند جهان گودُل و حرکت سریع ریسمانهای کیهانی هر دو باهم اشتراک دارند . زیرا هردو اقدام به خمیده شدن فضا - زمان می کنند که در آنها سفر در گذشته برای همه ی اوقات ممکن است . امکان دارد خداوند خمیدگی جهان را آفریده باشد . اما ما دلیلی برای تفکر مانند او نداریم . جهان برای مجاز شدن سفر در گذشته بعد از بیگ بنگ تا حدی اقدام به خمیده شدن کرد .

از زمانی که ما نتوانستیم راه آغاز شده جهان را تغییر دهیم ، سوال اینجا است که آیا سفر در زمان ممکن است ؟ و متعاقبا" سوال این است که آیا می توانیم فضا - زمانی خمیده بسازیم تا هرکس بتواند به وسیله آن به گذشته قدم بگذارد ؟ به عقیده من این یک مبدأ مهم برای پژوهش است . اما هرکس برای خم کردن آن دقت ندارد . اگر هرکس امتیاز کاربردی یک پژوهش را برای سفر در زمان در دست داشته باشد بی شک آن را روانه میدان خواهد کرد . هر کس که تکنیک عمل را دارد این کار رامی کند ، کارهایی مانند حبس زمان و یا خمیدگی که رمزهایی برای سفر در زمان هستند . هرچند این مطلب تا حدی در رابطه با سفر در زمان است ، ولی باید نام نهادن قابل احترام علمی را در رابطه با خمیدگی فضا - زمان دریافت کنیم .

اگر از نسبیت عام گذر کنیم می توانیم اجازه سفر در زمان را صادر کنیم ؛ آیا این اجازه در قالب جهان ما می گنجد و اگر نمی گنجد چرا نه ؟ این موضوع دقیقا" وابسته به سفر در زمان است که از موضعی از جهان به جای دیگر برویم . هم چنین من گفتم اینشتن این موضوع را بیان کرد نیروی پرتابه سفینه فضایی برای گذر از سرعت نور باید بی نهایت باشد . بنابراین تنها راه موجود برای سفر در جهان و یا برای رفتن از یک سوی کهکشان به سوی دیگر آن خمیدگی زیاد فضا - زمان است که یک تونل کوتاه یا کرمچاله را می آفریند . با این امکان می توانستیم از یک سوی کهکشان یه سوی دیگر آن وصل شویم و این عملی میان بر است که بروید و برگردید ، در صورتی که در این شرایط دوستانتان زنده باشند . چنین کرمچاله هایی به سختی به ذهن ما خطور می کنند ، همچنین هستی و مقدورات آینده .

اگر شما می توانستید از یک سوی کهکشان به سوی دیگر آن سفر کنید در یک یا دوهفته بازگشت شما مقدور بود تا اینکه به زمان قبل از عازم شدنتان برسید . شما حتی می توانستید در سفر برگشت خود در زمان به وسیله یک کرمچاله اداره کنید اگر پایان آن دو حرکتی نسبی نسیت به یکدیگر بود .

اگر چه برای آفریده شدن کرمچاله به ماده ای که فضا - زمان در راه مقابل خمیده می کند نیاز است مانند سطح یک زین و این همان راه درست برای خمیدگی فضا - زمان و مجاز کردن سفر در زمان است . اگر جهان آغازی نمی داشت این خمیدگی تصویب سفر در زمان بود و برای ساختن راههای مورد نیاز به ماده با جرم منفی و چگالی انرژی منفی نیاز است .

قوانین فیزیک کلاسیک می خواهند تا توانایی جهان در خمیده شدن ممنوع شود برای سفر زمان مجاز نشود . هر چند قوانین فیزیک کلاسیک قوانین فیزیک کوانتومی را بر هم می زنند . در حالی که صرفنظر از نسبیت عام این تئوری یعنی کوانتوم تصویر جدیدی از جهان را ایجاد کرده است . این تئوری را می توان آرام بخش دانست و اضافه برداشت را از روی یک یا دو محاسبه را مجاز می کند . در صورتی که لبه ها موافقت کنند . در دیگر الفاظ تئوری کوانتوم در بعضی جاها منفی بودن چگالی انرژی را مجاز می کند مشروط براینکه در دیگر جاها مثبت باشد . علت اینکه تئوری کوانتوم اجازه می دهد چگالی انرژی منفی باشد وجود اصل عدم قطعیت است . این سخنان کمیت مسلم هست . و گفته هایش در قالب این مثال می گنجد ؛ ما نمی توانیم مقدار سرعت و و موقعیت یک ذره را با هم به طور خوب مشخص کنیم ، معمولا موقعیت آن تعیین می شود زیرا نسبت به سرعت آن از خطای کمتری برخوردار است و بالعکس . همچنین اصل عدم قطعیت در میدان هایی مانند میدان های الکترومغناطیسی و میدان های گرانشی به کاربسته می شود و درکل براین موضوع دلالت می کند که میدان ها به طور دقیق نمی توانند صفر باشند ، حتی در وقتی که ما فکر می کنیم فضا خالی است . به این دلیل نمی تواند صفر باشد که اگر به این گونه باشد مقدار هر دو کمیت یعنی مقدار سرعت و مقعیت آن به خوبی مشخص می شد و این با اصل عدم قطعیت مغایرت دارد و تخلفی در آن است . در عوض میدان بایستی مقدار حداقل و محققی از تغییرات را داشته باشد که اشخاص می توانند آن را تفسیر کنند و ما آن را نوسانات خلاء می خوانیم .

یک جفت ذره و ضد ذره ناگهان پدیدار می شوند و مجزا از هم به حرکت می پردازند و با هم بازمی گردند و یکدیگر را نابود می کنند . این جفت مذکور یعنی ذره و ضد ذره حقیقی اند . زیرا اندازه آنها را مستقیما" با آشکارساز نمی توان مشاهده کرد . هرچند اثر غیرمستقیم آنها قابل رؤیت است . یک راه برای این کار عملی است که آن را اثر کسمیر می خوانند . هر کس با دو تکه فلز نظیر هم می تواند این کار را بکند ، این دو ورقه ی فلز باید در فاصله نزدیک و مجزایی از هم باشند ؛ این ورق ها برای ذرات و ضد ذرات عملی همانند آینه دارند . این وسیله که ناحیه ای ازبین دو صفحه است مانند یک ذره شبیه به آلت پیپ است و فقط امواج نوری که فرکانس آنها تشدید شده را می پذیرد . همچنین نتیجه این است که مقدار کمی نوسان خلاء وجود دارد و ذرات حقیقی در نوسانات خلاء و یا بیرون آن می تواند هر طول موجی داشته باشد . کاهش تعداد ذرات بین صفحات دستگاه که ضربه ای وارد نکرده اند فشار را کاهش داده ، در صورتی که فشار زیادی به صفحات اعمال نشده است . بدین سال نیروی نحیفی بین دو صفحه وجود دارد ، این نیرو با آزمایش اندازه گیری شده است . بنابراین واقعا" ذرات حقیقی وجود دارند و محصول و مفهومی واقعی هستند . چون که ذرات حقیقی و یا نوسانات خلاء که بین دو صفحه است دارای مقدار کمی چگالی انرژی هستند نسبت به داخل منطقه بیرونی . اما چگالی انرژی فضای خارجی دور از صفخات است و باید صفر باشد و یا به صورت دیگر فضا تمایل دارد خمیده باشد تا اینکه تقریبا" مسطح باشد . بنابراین چگالی انرژی بین دو صفحه باید منفی باشد .

و اصل اینکه فضا زمان خمیده می شود .و این تأییدی بر اثر کسمیر است که می توان آن را در جهت منفی خمیده کرد و این پیشرفتی در علم تکنولوژی است و نیرو مذکور می تواند کرمچاله و یا خمیدگی فضا - زمان را شکل دهد تا سفر در گذشته ممکن شود اگر در زمانی در آینده سفر در زمان را آموختیم در صورتی که این سفر بازگشتی ندارد در آن زمان به بحث در رابطه با آن می پردازیم .

بعضی از مردم ادعا دارن د که ما با آینده ملاقات داریم آنها می گویند یوفوها ( بشقاب پرنده ها ) از آینده می آیند . و کار آنها صلاحدید دولت های خیانتکار کهکشانی برای پوشاندن خود است .

تا از خودشان محافظت کنند و این امر تا حدی ناممکن و ضعیف به نظر می رسد تا اینکه بتوانیم از بیگانه ها اطلاعات کسب کنیم . من به این طوری تا حدی شکاک هستن . گزارش مشاهده بشقاب پرنده ها نمی تواند علتی بر وجود فرازمینی ها باشد ، زیرا آنها متقابلا" متغایر هستند . اگر شما یک بار پذیرفتید که این ها اشتباهند و یا خیال بوده اند ، این موضوع تماما" احتمالی نیست که آنها وجود دارند تا بیایند ودرآینده با مرم ما ملاقات کنند .

و یا اینکه اگر آنها واقعی هستند تمایل دارند از سمت دیگر کهکشان ها بیایند و در زمین ساکن شوند و آن را به تسخیر خود در بیاورند و یا اینکه در رابطه ای به ما اخطار دهند ، آنها موجوداتی بیهوده اند . یک راه ممکن برای اینکه با سفر در زمان تطبیق کند امری است که باید در آینده نظاره گر آن باشیم و خواستار آن است که در موردش به بحث پرداخته شود .

این دیدگاه تمیل دارد آینده ما را ثابت جلوه دهد و اینگونه سخن می گوید که طبق مشاهدات فضا به اندزه کافی برای سفر در زمان خمیده نیست ، از سوی دیگر راههای آینده باز است و ممکن است که ما بتوانیم فضا را به اندازه کافی خمیده کنیم تا بتوانیم در زمان سفر کنیم . همچنین ما نیز تمایل داریم که در زمان سفر کنیم و بازگردیم .

چه کسی تمایل دارد فضاپیما را در پایگاه پرتاب منجر کند و یا اینکه از عازم شدنش در اولین محل جلوگیری کنی شرح ویژه دیگری برای این پارادوکس وجود دارد . چه فرزندی می خواهد خانواده اش را به قتل برساند در صورتی که هنوز زاده نشده است . این دو ذاتا" هم ارز هستند .

هرکس باید راه حلی پایدار را برای معادلات فیزیک جستجو کند حتی اگر فضا به حدی خمیده شود که سفر در زمان ممکن شود . در این دیدگاه شما نمی توانید با موشک شروع به کارشوی و به گذشته سفر کنی مگر اینکه شما از قبل بازگشتی داشته اید ؛ افرادی که این دیدگاه را مطرح کرده اند خواسته اند که ما کاملا" مصمم باشیم . در این صورت ما نمی توانیم افکاری را متحول سازیم که به قدری اختیاری هستند که در دیگر مکان ها آن را نزدیک شدن به تاریخ متناوب می خوانند . این نظریه توسط فیزیکدانی به نام دیوید دویش حمایت شده است و توسط فیلم سازی به نام استیون اسپیلبرگ به تصویر کشیده است . « بازگشت به جهان آینده »

این تاریخ متناوب تمایل ندارد تا هر بازگشتی از آینده را در خود داشته باشد قبل از اینکه سفینه فضایی عازم شود و وارد یک تاریخ متناوب دیگر شود .

فیزیکدانی به نام ریچارد فیمان عقیده داشت که بر طبق نظریه کوانتوم جهان فقط دارای یک تارخ نیست و در عوض در جهان ممکن است تاریخ های یکتای زیادی وجود داشته باشد که هر یک دارای احتمالاتی هستند . تاریخ های آرامی که در شرق میانه وجود دارند بادوام هستند .

در بعضی از تاریخ ها فضا - زمان خمیده بوده است که بعضی از اجسام مانند راکت ها می توانسته اند در میانشان سفر کنند . در هر حال هر تاریخ تودار ، کامل و جامع است و بعضی از آنها فضا را خمیده شرح نمی دهد بنابراین یک موشک نمی تواند به تاریخ دیگری انتقال یابد و دوبار به حالت نخست بازگردد . این ها در تاریخ های یکسان و آرام است و فرضیه ی تاریخ ها هم چنان به قوت خود باقی است که در جای تاریخ های متناوب قرار می گیرد . بدینگونه است که ما در تاریخ پایدار و یا نا متناقض گیر کرده و تردید کرده ایم . هرچند در این زمان نیازی به درگیری با مسائل جبری یا اختیاری نمی باشد . اگر احتمالات برای تاریخ فضا - زمان و خمیدگی آن بسیار کم باشد ، احتمال سفر در زمان بسیار درشت اندامی می کند و من آن را ترتیب زمانی حفظ گمان ها نامگذاری می کن


موضوعات مرتبط: مقالات فیزیک ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, | 15:28 | نویسنده : علیرضا زینالپور |

8اشتباه مهم در رژیم های لاغری

 
1 - محاسبات غلط
اولین و رایج‌ترین اشتباهی که افراد در برنامه کاهش وزن خود مرتکب می‌شوند محاسبه غلط کالری مصرفی در برنامه رژیم غذایی است.

2 - بد‌ترین روش برای شروع رژیم غذایی کاهش ناگهانی میزان کربوهیدرات و در نتیجه از دست دادن مایع زیادی از بدن می‌باشد.
کاهش مایعات به میزان مایعات دریافتی بستگی ندارد بلکه مستقیماً به توانایی بدن در نگهداری مایعات ارتباط دارد. در این برنامه‌ها چربی بدن کاهش نمی‌یابد بلکه در واقع تنها پروتئین از دست می‌رود که برای کلیه‌ها بسیار خطرناک است. هنگامی که این نوع رژیم‌ها موقتا قطع شوند فرد مجدداً با افزایش وزن به صورت چربی مواجه می‌شود و اغلب می‌بینیم که فرد حتی چاق‌تر از زمان قبل از رژیم شده است.

3 - هر چه شب هنگام بخورید به چربی مبدل می‌شود، فرقی ندارد چه ساعتی غذا بخورید.
میزان کل کالری روزانه در برابر تعداد کالری که می‌سوزانید تعیین کننده کاهش یا افزایش وزن است. بدن شما کالری شب یا روز را تشخیص نمی‌دهد. تنها میزان کالری‌ها دریک روز مطرح است.
نکته منفی خوردن غذا در شب این است که ممکن است دچار مشکلی به نام بازگشت اسید شوید که در این صورت دچار سوزش سر دل خواهید شد.

4 - برخی غذا‌ها می‌توانند کالری‌ها را بسوزانند
بعضی از غذا‌ها، کمی بیشتر از سایر غذا‌ها برای هضم انرژی لازم دارند.
آرام غذا خوردن و جویدن غذا باعث تنظیم مرکز کنترل اشتهای مغز می‌شود. بنابراین آنچه که خورده‌اید اشتهایتان را کم می‌کند و با غذای کمتر زود‌تر سیر می‌شوید. غذا خوردن سریع خود به خود چاق نمی‌کند ولی از آنجایی که افرادی که سریع غذا می‌خوردند به مکانیزم تنظیم اشتهایشان زمان کافی نمی‌دهند تا کار کند آنگاه بیشتر از میزان لازم غذا می‌خورند.

5 - پروتئین‌ها و کربوهیدرات‌ها بدون توجه به منبع آن‌ها، در هر گرم ۴ کالری دارند
چربی نیز در هر گرم ۹ کالری دارد، یعنی بیشتر از دو برابر پروتئین و کربوهیدرات. گوشت نه تنها در هر گرم چهار کالری دارد بلکه هر گرم چربی گوشت ۹ کالری دارد.
هرچه میزان چربی گوشت بیشتر باشد کالری آن نیز بیشتر خواهد شد و چون مصرف کالری زیاد باعث افزایش ذخیره سازی چربی می‌شود، در نتیجه خوردن گوشت نه تنها باعث افزایش وزن می‌شود، بلکه بیشتر آن را به صورت چربی ذخیره می‌کند.

6 - مکملهای ویتامینی تمام احتیاجات بدن شما از جمله پروتئین، کربوهیدرات، املاح، اسیدهای آمینه و اسیدهای چرب مورد نیاز را برآورده نمی‌کند، بلکه این باور غلط در مورد تغذیه و رژیم است
بسیاری از افرادی که دارای رژیم کم کالری به همراه مکملهای غذایی پروتئینی و ویتامینی هستند دچار مشکلاتی شده‌اند که به علت عدم توانایی بدن جهت تنظیم متابولیسم بوده است مخصوصاً کلیه‌ها و کبد که نمی‌توانند به این نوع رژیم سازگار شوند.

7 - مهم نیست که چه زمانی از ۲۴ ساعت کالری مصرف می‌کنید، نتیجه نهایی یکی است. فرمول پایه این است کالری مصرفی در برابر کالری که می‌سوزانید
اگر در روز سه بار و هر بار چهارصد کالری بخورید یا ۱۲۰۰ کالری را در یک وعده مصرف کنید، بدن شما این تفاوت را درک نمی‌کند. ولی فراموش نکنید حذف وعده غذایی راه مناسبی برای رژیم موفق نیست زیرا اشتهای شما را بیش از حد تحریک می‌کند و نه تنها شما ناهار یا شام زیادتری می‌خورید بلکه در طول روز هم از انواع میان وعده‌ها مصرف می‌کنید.

8 - برخلاف تصور، گرسنه ماندن باعث می‌شود وزن بدن به دلیل ذخیره سازی چربی افزایش یابد
اگر هدفتان از گرسنگی کشیدن کاهش وزن است باید در برنامه رژیمی خود تجدید نظر کنید. به جای گرسنگی یک برنامه مناسب ورزشی برای خود تعیین کرده و بیشتر به باشگاه بروید. از میوه جات، سبزیجات، حبوبات، گوشتهای کم چرب و ماهی استفاده کنید. سعی کنید چهار یا پنج بار در هفته طبق یک برنامه منظم ورزش کنید.
ننوشیدن مقدار کافی آب در طول روز متابولیسم و سوخت و ساز بدن را کند کرده و ممکن است باعث اضافه وزن نیز بشود. آب ماده‌ای ضروری برای فعالیتهای متابولیک بدن، از جمله سوزاندن کالری محسوب می‌شود. خوردن آب به جای انواع نوشابه نیز بسیار مناسب است. نوشابه‌ها معمولاً زود‌تر احساس تشنگی را نسبت به آب از بین می‌برند و دارای کالریهای بی‌ارزش بوده و باعث می‌شوند بعد از ۳۰ دقیقه مجدداً احساس گرسنگی نمایید.
همچنین خوردن تنقلات هنگام گرسنگی باعث ایجاد عادتهای غذایی ناسالم می‌شود.


موضوعات مرتبط: بیماری ها و درمان آنها (بهداشت) ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, | 15:4 | نویسنده : علیرضا زینالپور |

آهنگ غمگین گوش میکنم مامانم میگه چته؟ چی شده؟ کی گذاشته رفته؟ چرا تو خودتی؟ آخ بمیری که بچمو اینطوری کردی!
آهنگ شاد گوش میکنم میگه خبرمرگش برگشت؟ الان باهاته؟ کیه طرف؟ چه شکلیه؟ دوسش داری؟ چند بار دیدیش؟
 
دیگه زدم تو فاز اذان !!

.

.

.

هر چی فک میکنم این مورچه بالدار چیزی نمیتونه باشه جز حاصل رابطه نامشروع بین پشه و مورچه.. واقعا خجالت آوره

.

.

.

اين امتحان زندگي
بزرگترين عيبش اينه که :
اگر چيزي ام بلد نباشي
تا آخرجلسه بايد بشيني ....
 

.

.

.

 

دوستم میگه: هر شب که اخبار شبانگاهی قیمت سکه رو اعلام میکنه زنم میپره بالا و با خوشحالی دست میزنه بعد لم میده رو مبل و با لبخند نیگام میکنه ؟!؟!
کسی میدونه چرا؟

.

.

.
 

رفتم جيگركي يارو برگشته ميگه نونم ميخاي؟ ميگم قبلنا سوال نميكردي، ميذاشتي، ميگه نه الان وضع فرق كرده نون جدا، دونه ای ۵۰۰ تومن! خوب شد بازم کرایه سیخ و ازم نگرفت

.

.

.
 

یکی از دوستام تو شمال امشب منو برد استخر، با یه صحنه عجیب روبرو شدم: دیدم دمپاییها لنگه های راست آبی رنگن، لنگه های چپ سفید! پرسیدم چرا اینطوریه؟! گفت: واسه اینه که کسی نتونه دمپایی بدزده !!!!
البته ظاهرا دلیل اصلیش اینه که بتونی راحت چپ و راست پیدا کنی، لازم نباشه همه دمپایی ها رو بگردی که یه جفت چپ/راست پیدا کنی
 
حالا این که چیزی نی. من استخری دیدم که کلا همه ی لنگه هاش مالِ یه پا بود و مثلاً مجبور بودی هر دو تا پاتو توی لنگه ی راست بکنی

.

.

.

بعد ۳۰ سال هنوز نتونستن آب پاش ماشین رو یه جوری درست کنن که ۵ تا ماشین بغلی و عقبی و جلویی رو آب پاشی نکنه! شیشه پاک کن ماشین رو که میزنی باس از همه اتوبان معذرت خواهی کنی
فراموش نشه که تکنولوژی ما در پراید نهفته است
من یه بار آب پاش رو زدم دیدم صدای داد و هوار میاد. یه موتوری اومد کنارم سه تا پسر بودن بیچاره ها دوش گرفته بودن! گفت آقا حداقل یه حوله بده صورتمونو خشک کنیم

.

.

.

امروز دوباره ریختند تو مجتمع مسکونی ما برای جمع کردن دیش های ماهواره. بعد یکی از همسایه هامون که یه خانم پیر و تنهایی هست رفته به مافوق اون مأمورایی که داشتند دیش ها رو جمع می کردند گفته: آخه جناب سروان، من پیرزن ِ تنها بدون ماهواره چی کار کنم؟ جناب سروان هم خیلی جدی برگشته به مامورای زیر دستش گفته: نمیخواد دیش ماهواره خونه این خانم رو جمع کنید. بقیه دیش ها رو جمع کنید و بیارید با خودتون پائین! بعله، هنوز هم همچین جناب سروان های با  انصاف و بامرامی پیدا میشه
 
تو شهر ما یکی پیت نفت آورده بود گفته بود خودمو آتیش میزنم اگه دیش ما رو بگیرید ، من یه شب "ماری چی" نبینم سکته میکنم !!!!  (واقعا اتفاق افتاده ها) 

.

.

.

مردی تو یك فروشگاه بزرگ به یه دختر زیبا میرسه و میگه: خانم، من زنمو اینجا گم كردم ناراحت نمی شید اگه کمی با شما صحبت كنم؟ دختر: چرا؟!! مرد: چون هر بار كه با یه زن خوشگل صحبت می كنم زنم یهو پیداش می شه!! 

.

.

.

اینطوری که با روزه خوارها برخورد میکنن با مال مردم خورا برخورد می کردن، الان خاوری کانادا نبود!
[ستاد کـــژ دادن حماسه اختلاس - واحد ماه رمضان]

.

.

.

آدم حـسـاب كـردن بـعـضـیـــــا خـیـانـت بـه عـالـم بـشـریـتـه

.

.

.

طرف سحري ميخوره ميگيره ميخوابه تا 6 غروب، اون 2-3 ساعت تا افطارم دراز كشيده چرت ميزنه! بعد اومده استاتوس گذاشته احساس نزديكي به خدا ميكنم وقتي روزه دار هستم!! خوب لامصب تو ميري تو كما بسكه ميخوابي،‌ معلومه كه روحت اينقدر تو كائنات ول ميچرخه خدا خودش وارد عمل ميشه !!!

.

.

.

تو پیام بازرگانی نشون میده پیره زنه تنها و خسته نشسته، بعد نوه‌ش بهش اس‌ام‌اس میده، از تنهایی در میاد و خوشحال و خندون میشه. بعد میگه: هیچ کس تنها نیست. "همراه اول"
پشت سرش تبلیغ نشون میده یارو تولدشه، همه بهش اس‌ام‌اس میدن، ولی داره از تنهایی می‌پکه! بعد میگه: پیامک‌ها جای خالی شما را پر نمی‌کنند. "وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی"
آخه چی بگیم؟

.

.

.
 

اینقد که قرائتی از قرآن نکته تستی و کنکوری در میاره ، مدرسان شریف با اون عظمتش از کتاب درسی نمی تونست در بیاره ...!!
یه صلوات بفرستید :)

.

.

.

الان هم و غم زن عموم اینه که نکنه تا ماه رمضون تموم نشده نتونه کل قرآن رو ختم کنه و تمام دغدغه دخترش اینه که چجوری میتونه بازم مرخصی بگیره و بره کیش تا برنزه تر شه و بزرگترین چالش پسر عموم اینه که چجوری از دلستر و مخمر بتونه الکل 14,2 درصد بگیره..عموم هم مشوق همشونه :|

.

.

.

من اگه یه لباس یا شلوارو یه هفته نپوشم
مامانم لامصــب به دستمال یا دستگیره تبدیلش میکنه

.

.

.

مطابق اخبار صدا و سیما انگلیس به شدت در بحران اقتصادی و سوتغذیه هست. این المپیک رو هم که می بینید، ملکه انگلیس النگوهاش رو فروخت،پولش رو داد..!

.

.

.

ين آپارتمان نشينيم خيلي عذابه ها !!
رفتم زیر دوش دارم آهنگ مي خونم، بعد از پنج ديقه مادرم اومده دمه حموم مي گه : دختر همسايه اومد گفت: ما از آهنگاي داریوش خوشمون نمياد ، محسن یگانه بخون !!!

.

.

.

ما همون نسلی هستیم که وقتی بمیریم هم، باید از اون دنیا به مامانمون زنگ بزنیم بگیم "رسیدیم"!!!!!

.

.

.
 

میگن تو روز قیامت گوگل به حرف میاد؛
همه جست و جوها و عکسایی که سرچ کردی رو لو میده... در جـــــــــریان باشید

.

.

.

پسر داییم تو کنکور ۱۰۰تا مونده به آخر شده

بعد داییم شیرینی پخش کرده

به داییم میگم چرا خوشحالی حالا؟

گف آخه فک نمیکردم ۱۰۰نفر از این خنگ تر باشن !

.

.

.

مشکلات از جایی شروع شد که

به هر کی گفتیم نوکرتیم فکر کرد واقعاً اربابه !

.

.

.

همیشه پدرها به پسرشون به عنوان یه فرصت دوباره نگاه می کنن

برای جبران کارایی که خودشون نتونستن بکنن !

.

.

.

بنی آدم ابزار یکدیگرند / در اسگل کردن ز هم برترند

چو عضوی به درد اورد روزگار /  دگر عضوها را خنده و هار هار . . .

شاعر معاصر

.

.

.

طرز تهیه کوکو سبزی

گردن خود را مقادیری کج می نمایید

با نگاه گربه شرک وار به خواهر خود مینگرید و میگویید دلم کوکو سبزی میخواد!

یه ساعت بعد حاضر و محیاست !

نوش جان

.

.

.

یک مرد مجرد برای هضم دلتنگی هاش گریه نمی کنه

میره ۲۰۱۲ PES بازی می کنه !

زن واسه هضم دلتنگی هاش گریه نمیکنه

خریـــــــــد میکنه !!! D:

.

.

.

یه قانونی هست که میگه :

شما هیچوقت به چیز غیر ضروری احتیاج پیدا نمیکنید

مگر اینکه اونو داده باشین به یه نفر دیگه .. :|

.

.

.

خدایا یعنی میشه یه روز یه کیبوردی اختراع بشه

که خودش بفهمه کی باید فارسی تایپ کنه کی انگلیسی؟

حروم شد نسلمون از بس به جاه گوگل زدیم لخخلمث !

.

.

.

به دوستم مسیج دادم : تولـــدت مبـــارک

جواب داده : پیامک ها جای خالی شما را پر نمیکنند ..!

من  :|
مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال  =)))))

همـراه اول ~~> :|

.

.

.

یکی از مشغله های فکری من تو اینترنت اینه که

وقتی یکی جمله “بی خیال باو” رو مینویسه منظورش از “باو” چی هست !؟

ینی چی آخه ؟ میخواد بگه بی خیال بابا ؟ ینی میخواد محاوره ای بنویسه ؟

چه ربطی به باو داره !؟

خواهشن اساتید ادبیات فارسی بیان پاسخگو باشن :|

.

.

.

یکی از آشناها تلوزیون ال سی دی خریده بود

بهش گفتم مبارک باشه ال سی دیه یا ال ای دی ؟

گفت برو بابا ال جیه  الجـــــــــــــــــی !

.

.

.

وضعیتی شده که

هر کی نیکی می‌کنه پای لرزش هم می‌شینه!

.

.

.

امروز فهمیدم چرا دیوار چین جز عجایب هفتگانه ست

آخه تنها محصول چین هست که بیشتر از ۳ روز دووم آورده !

.

.

.

مامانم صبح اومده میگه پاشو یه گله مهمون داره میاد

میگم کیا هستن؟ میگه عمه هات!

.

.

.

همت کنید همه فوتبالیست های به درد نخورُ که میلیادری پول میگیرن

بریزیم تو یه DVD بدیم احسان حدادی پرتش کنه وسط بیابون :| :)

.

.

.

از این بوگیرهای توالت که اسانس کاپوچینو و یا قهوه داره اصلا نخرید

چون وقتی که میرید کافی شاپ تا براتون قهوه و یا نسکافه میارن، خاطرات زنده می شه!

 

.

.

.

بنده خدا برای اولین بار می خواست خرید اینترنتی بکنه

الان دو روزه کارت اعتباری اش گیر کرده توی سی دی رام!

.

.

.

بعضی ها رو در جوب باید شست …

تا لجن ها همه خوشحال شوند که

کثیف تر از خودشان هم هست ..!!!

.

.

.

همین ضرب المثل آشپز که دوتا شد آش یا شور می شه یا بی نمک

برای درک پیشینه تاریخی ایرانیان در گند زدن به Team Work کافیه!

.

.

.

خیلی دوست دارم به یکی بگم این دروغایی که میگی راستن !؟

.

.

.

ما به جمله همیشه حق با «مشتری» است اعتراض داریم !

(امضا : جمعی از سیارات منظومه شمسی)

.

.

.

فروشنده ی محتــــــــــــرم من بقیه پولمو می خوام :-|

نه چسب زخم

نه شکلات

نه آدامس شیکـــــــــ

اه اعصاب نمیذارن واسه آدم :|

.

.

.

اگه کسی رو دوس دارین، رهاش نکنین

بگیرین بندازینش تو زیرزمین انقد با کمربند بزنین سیاهش کنین

تا اعتراف کنه عاشقتونه !

.

.

.

مامانم سیم کارتشو در آورده میگه فک کنم داره میسوزه

نیگا رنگشم داره عوض میشه!!!! :|

.

.

.

مامانم اس ام اس زده:

ما خونه داییت اینا هستیم بعد از شام میایم!

همه چی تو یخچال هست فقط بپر سر کوچه سوسیس و نون و تخم مرغ بگیر

سوسیس تخم مرغ واسه خودت بپز! :|

.

.

.

هـــــــــی فلانــــــــی؛

تــو را مـن “تــــــــو” کـــردم، وگرنــه کــلمه ی “هوی” هــم زیــادت بــود

واســه مــن “شــما شــما” نــکـن :|

.

.

.

خــــــــدایا ! ! !

یا خیــلی برگردون عقبــــ یا بــزن بره جــلو!

اینــجای فیلم زنــدگیم خیــــــلی خش داره …

.

.

.

دوست بابام, بچه ی ۲ سالشُ صدا میکنه “حاج سیّد مَـــهدی” …

۲۲ ساله هستم, منزل “مـَـــــرتیکه” صدام می زنن!!! :دی

.

.

.

زیر آوار آخرین حرفت جا مانده ام

لعــــــــــــــــــنتی

نمی دانی *خداحافظت * چند ریشتر بود !!!

.

.

.

کثیف بودنِ بعضی آدم ها اذیتم نمیکنه !

اما بعضیا خیلی پاکن؛

این که قراره اینا گیره اون کثیفا بیُفتن, اعصابم رو خورد میکنه…!

.

.

.

رفیق:!

منفی در منفی نمیشه مثبت,می‌شه کثافت…!!!

همین!

.

.

.

بد بیاری مال وقتیه که, بــــد بی یــــــاری … !!!

.

.

.

من آخرشم نفهمیدم ما مردا ” هممون مثل همیم” یا “یکی از یکی بدتریم”!! :)

.

.

.

مامانم اومده میگه : به نظرت افطار چی بخوریم ؟

میگم : سبزی پلو ماهی

میگه : گمشو بابا میخوام استانبولی درست کنم!! :|

خب مادر من اینکه میگی “به نظرت” دقیقاً منظورت چیه ؟؟ :|

.

.

.

” ناغافل خوابم برد . وقتی بیدار شدم قوم و خویش دورم جمع شده بودند

و فقط حرفهای خوب خوب درباره ام میزدند .اون وقت بود که فهمیدم مردم.

فیلم “بهشت میتواند صبر کند (۱۹۴۳-Heaven Can Wait)”

.

.

.

یکی ازسخت ترین کارا تو ایران اینه که

وقتی داری از جلوی یه خونه رد میشی که درش بازه ، تو رو نگاه نکنی!

.

.

.

 المپیک تموم شد ، دانلود افتتاحیه اش هنوز برا من تموم نشده!

.

.

.

هـَپـَلبـُلـِت مـُمالـَک چیست؟

عبارتی که دخترا روز تولد دوستشون به هم اس ام اس میدن یا کامنت میذارن !

.

.

.

قاضی: چرا دوست دخترت رو کشتی؟

پسر: اس ام اس ۲۵۰ کلمه ای واسش فرستادم اون فقط جواب داد ok!

قاضی: شما تبرئه شدی میتونی بری

دیوان عدالت اداری :D
من :|
بان کــی مـــون :|
قـــاضی :D
متهم :) ))))))))
تــرول :|
اولیای دم :|
ایرانسل :|
لورل و هاردی :O
رکس سگ معروف P:
خاله ریزه :|

 

 

 

                 

 

 

خانم ایرانی در قیامت

 
یک خانم ایرانی در روز قیامت
خانم
های ایرانی اون دنیا هم از چونه زدن دست بر نمی دارن. می گی نه، نگاه کن
 
.
.
.
.
.
.
.
.

خانم من فقط مامورم. به من گفتند بشمار، حالا هم شمردم. شما کلا ۱۱۰۳۰۵ رکعت دارید.

ولی من همه را خوندم. نمی شه یه کاریش بکنی.

دست ما نیست به خدا. ولی چشم؛ روندش می کنم. ۱۱۰۵۰۰ خوبه؟

عجب گرفتاری شدیم. من می گم همه را خوندم. گرد نمی خواد بکنی. همان هایی که خواندم را بهم بده.

عرض کردم. مبلتان چرمی بوده. یارو یافت آبادیه مبل ساز، چرمش را از چین وارد کرده..
اینها ذبح شرعی نمی کنند. چرم حکم مردار را داشته و نجس بوده. شما می نشستی روش؛ حواستان نبوده دستتان عرق..

من این هایی که می گی اصلا حالیم نیست. من همه اش را خوندم. یک جایی اشتباه کردی. از جام تکان نمی خورم تا درستش کنی
.

ببینید خانم فیلمش هست. ما از لحظه لحظه اعمالتان فیلم گرفتیم. ببینید.

_ ای خدا مرگم بده. این چیه؟

_ بگذارید رد کنم اینجاش را. خب. همین جا. ببین خانم اینجا که زوم کردم رو مبل نشستید و ..

_ این منم؟

بله خانم. این هم همان مبلیه که..

چقدر چاق افتادم اینجا.

چه عرض کنم؟ می توانم کمی کنتراستش را بیشتر کنم ولی نرم افزارم قفل شکسته است، اسکیل را عوض نمی کند.

_ آقا میشه این عکس را برام بریزی؟ خدا از حسابرسی کمت نکنه.

_ فلش دارید همراتان؟

چه حرفی می زنی. من تازه یک ساعت پیش از قبر درآمدم. فلشم کجا بود؟ نمی شه بریزی رو سی دی.

_ سی دی خام ندارم. بریزم ته این سی دی؟ طوریش نیست؟ اعمال یک بابایی است که در جنینی تلف شد. باقی سی دی خالیه.

_ جا میشه؟

_ آره بابا. هر سی دی جهان آخرت ۷۰۰۰ گیگ جا دارد

_ پس قربون دستت یک موزیکی چیزی هم بریز ته اش.


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 27 مرداد 1391برچسب:, | 15:2 | نویسنده : علیرضا زینالپور |
اقتصاد در آموزه‌های قرآنی جایگاه مهم دارد؛ زیرا قوام جامعه بر آن است و زندگی انسان در جهان مادی بدون اقتصاد معنایی ندارد؛ بلكه می‌توان گفت معنای خوشبختی را می‌توان در سایه شكوفایی و رشد اقتصادی تجربه كرد؛ زیرا اگر آسایش فراهم نباشد، یك بال پرنده خوشبختی شكسته یا بسته است؛ چرا كه بال‌های خوشبختی و سعادت، آرامش و آسایش است.
خداوند در آیاتی از قرآن یكی از مأموریت‌های بشر را در قرارگاه زمین، آبادانی و عمران زمین دانسته است و بارها در قرآن امور اقتصادی را در كنار امور اعتقادی و عبادی مطرح كرده و بدان سفارش می‌كند. نویسنده با مراجعه به آموزه‌های قرآنی بر آن است تا با توجه به اهمیت و جایگاه اقتصاد در زندگی بشر، اولویت‌های اقتصادی را كه می‌بایست در دستور كار رهبران و مسئولان و مدیریت كشوری و بخصوص نمایندگان دوره جدید مجلس قرار گیرد، بیان نموده است.
اقتصاد، زیربنا یا روبنا زیربنا یا روبنا بودن اقتصاد شاید براساس آموزه‌های قرآنی بی معنا باشد؛ زیرا انسان تركیبی از روح و ماده است و این تركیب مقتضیاتی دارد كه از آن جمله پاسخ گویی به نیازهای مادی انسان است. معنای این جمله این است كه اقتصاد برای بشر مانند آب برای ماهی، حیاتی است و انسان بدون اقتصاد و پاسخ گویی به نیازهای مادی خود نمی‌تواند زندگی كند و دچار مرگ و نابودی می‌شود.
همان گونه كه روان و جان آدمی نیازمند غذای معنوی است؛ جسم او نیز نیازمند غذای مادی است. این جاست كه اقتصاد به عنوان مایه و قوام زندگی بشر معنا پیدا می‌كند.
در یك نگاه كلان‌تر، جامعه انسانی به امور معنوی و مادی یكسان نیازمند است و معنویت و اقتصاد، پایه‌های جامعه بشر را می‌سازد. از این رو سخن گفتن از روبنا یا زیربنا بی معنا خواهد بود؛ زیرا معنویت و مادیت دو بال پرواز بشر و دو نیاز اصلی انسان را در دنیا تشكیل می‌دهد.
در آیات قرآنی، هر چند كه با نوعی تقدیم امور اعتقادی و عبادی و معنوی بر امور مادی و اقتصادی مواجه هستیم، ولی باید دانست كه این تقدیم مانند تقدیم بال راست بر بال چپ برای پرنده است. از این رو در آیات قرآنی همواره با نوعی همراهی و معیت میان امور اعتقادی و اقتصادی مواجه هستیم. (بقره، آیه3؛ مریم، آیه31)
خداوند در آیه اخیر یعنی آیه 31 سوره مریم سفارش می‌كند كه انسان مؤمن باید بر اصل اعتقادی چون نماز در كنار اصل اقتصادی چون زكات توجه داشته باشد؛ زیرا این دو پاسخ گوی نیازهای اصلی روح و جسم آدمی است. حضرت امیرمؤمنان علی(ع) در عمل نشان می‌دهد كه دو عمل اعتقادی نماز و اقتصادی زكات تا چه اندازه با هم معیت دارند. لذا در هنگام نماز زكات خویش را می‌پردازد و به بینوایان انفاق می‌كند. (مائده، آیه55)
 
اولویت‌های اقتصادی
اكنون كه دانسته شد مسایل اقتصادی در كنار مسایل اعتقادی مطرح هستند و نیاز انسان به مسایل اقتصادی همانند مسایل اعتقادی است و نمی توان این نیاز را با تصرف و تغییر در اولویت جا به جا كرد و حتی دربرخی از روایات دربیان نسبت فقر و كفر آمده است: كاد الفقر ان یكون كفرا؛ نزدیك است كه فقر به كفر بینجامد، پس می‌بایست با این نگاه به ارزیابی مسایل اقتصادی پرداخت و به عنوان بال دوم خوشبختی به آن توجه كرد و در تصمیم گیری‌ها و سیاست‌ها و برنامه ریزی‌ها با این نگاه مهم ارزشی بدان پرداخت.
اما بركسی پوشیده نیست كه درمیان مسایل اقتصادی با توجه به مقتضیات و شرایط زمانی و مكانی اولویت‌هایی وجود دارد كه نمی توان آن را نادیده گرفت. این بدان معناست كه ما نمی‌توانیم یك نسخه واحد برای اولویت گذاری‌های اقتصادی داشته باشیم؛ زیرا شرایط و مقتضیات زمان و مكان دایم در تغییر و تحول است.
پس به جای آن كه به جزئیات برنامه‌ای در اولویت گذاری‌ها بپردازیم و در عمل از تجویز نسخه دقیق و واقع بینانه باز بمانیم بهتر آن است كه به اصولی توجه كنیم كه اولویت كلان و ثابت در حوزه مسایل اقتصادی است. براین اساس، مطلب را به جای اینكه به مسایل حاشیه‌ای و متغیرات مكانی و زمانی و مقتضیات آن سوق دهیم، به حوزه مسایل كلان‌تر حوزه اقتصادی توجه می‌دهیم تا نسخه ای واقع بینانه براساس آموزه‌های قرآنی برای همه زمان‌ها و مكان‌ها بپیچیم بی آنكه در دام حواشی و فروعات و جزئیات و قضایای شخصی بیفتیم و از فایده كلی و عمومی آن خارج شویم.
از آیات قرآنی و آموزه‌های آن می‌توان قضایای كلی را در حوزه اولویت‌های اقتصادی استنباط و استخراج كرد. در اینجا چند نمونه از این قضایای كلی را بیان می‌كنیم:
1- قانون گذاری عادلانه: عدالت، مدار و محور هستی است. از این روست كه خداوند به صفت عدالت ستوده شده و در مذهب تشیع برای مقابله با تفكر اشعری گری كه ظلم را از خداوند پسندیده می‌دانند، اصل عدالت مطرح می‌شود. در آیات قرآن از جمله آیه 25 سوره حدید ماموریت پیامبران تبیین مسایل هستی به گونه ای است كه مردم نسبت به اصل عدالت در سنت‌ها و قوانین الهی آگاهی یابند و بدانند كه نظام هستی و كتاب الهی دراین چارچوب می‌باشد و مردم می‌بایست با قدرت شمشیر برای تحقق آن با راهنمایی و رهبری پیامبران قیام كنند و بی توجه به نژاد و ملت و مذهب و رنگ و جنس، در این حركت توده‌ای وارد شوند و اجرای آن را برای همگان بپسندند و آن را در حق خود و دیگران اجرا كنند. (مائده، آیه 8؛ انعام، 152) بنابراین، از مهم ترین اولویت‌ها در قانونگذاری و اجرای قوانین، توجه به مساله عدالت در همه حوزه‌ها از جمله حوزه اقتصادی است. خداوند در آیاتی سعادت و خوشبختی بشر را در گرو رعایت عدالت و انصاف در امور اقتصادی دانسته (اعراف، آیه 85؛ هود، آیات 58 و 86) و از رهبران جامعه درهر پست و مسئولیتی كه هستند خواسته تا برای تحقق عدالت اقتصادی، برنامه‌ریزی دقیقی داشته و مردم را به آن ترغیب كنند و اجازه ندهند تا كسی در امور اقتصادی اختلال ایجاد كرده و راه بی عدالتی و ظلم را در پیش گیرد. (حدید، آیه 25؛ حشر، آیه 7؛ اعراف، آیه 85؛ شعراء، آیات 177 تا 183) اصول عدالت می‌بایست در همه جزئیات مورد توجه قرارگیرد و هرگز اجازه داده نشود تا در كوچك‌ترین مسائل، ظلم و بی عدالتی روا داشته شود. از این رو عدالت حتی در حوزه مصرف نیز بر مدار عدالت و انصاف خواسته شده تا از هرگونه افراط و تفریط و تبذیر و اسراف كه از مصادیق بی عدالتی در مصرف است پرهیز شود. (اسراء آیه 35 و آیات دیگر) قانونگذاری باید به گونه‌ای باشد كه هیچ گونه خلل و خلأ قانونی برای رخنه و فساد وجود نداشته باشد و كسانی نتوانند با دورزدن قانون یا خلاءها و خلل‌های قانونی، بی عدالتی روا دارند و بر مردم ظلم كنند.
2- نظارت از تولید تا توزیع و مصرف: از دیگر اولویت‌های حوزه اقتصادی می‌توان به مسئله نظارت كامل مسئولان از جمله نمایندگان و قانون گذاران در اجرای دقیق قانون از سوی مجریان قانون و نیز مردم اشاره كرد؛ زیرا اگر قانونی خوب نوشته شده باشد، نمی‌توان امید داشت كه به درستی اجرا شود مگر آنكه تمام مراحل آن زیرنظر دقیق قرارگیرد و سازمانی نظارت برحسن اجرای دقیق داشته باشد و در صورت هرگونه تخلفی افراد و نهادها را مواخذه و مجازات كند. از آنجایی كه از مهم‌ترین اصول معروف در هر جامعه قوانین نوشته شده است، باید نهادهای نظارتی افزون بر نظارت همگانی كه ازسوی مردم اعمال می‌شود حضور خود را در عمل نشان دهند. اینكه خداوند در آیه 104 سوره آل عمران از دولت اسلامی خواسته تا نهادی را برای نظارت بر عملكرد درست مردم و كارگزاران در اجرای معروف و جلوگیری از منكر ایجاد كند، به معنای آن است كه نظارت بر عملكردها در حوزه قوانین و اجرای آن می‌بایست در دستور كار باشد و كوتاهی در این موضوع جایز نیست. با نگاهی به داستان حضرت یوسف و گزارش‌های قرآنی به دست می‌آید كه نظارت آن حضرت(ع) به عنوان قانونگذار به گونه‌ای بود كه ایشان در همه مراحل تولید تا توزیع بر عملكردها نظارت داشته است و هنگامی كه هیئت‌های اقتصادی از بیرون مرزها نیز برای معاملات وارد می‌شدند، برعملكرد كارگزاران نظارت داشت و اجازه نمی داد تا در حق كسی حتی بیگانگان احجاف شود. این در حالی بود كه اوضاع اقتصادی مصر با بحران‌های عظیم مواجه بود و مشكلات اقتصادی، این سرزمین را به كام ورشكستگی كشانده بود ولی مدیریت از تولید تا توزیع و نظارت دقیق بر قانون و اجرای آن و عملكرد كارگزاران موجب شد تا ایشان این بحران سهمگین اقتصادی را به درستی مدیریت كرده و كشور مصر را در امنیت و آرامش و آسایش نگه دارد. (یوسف، آیات 55 و پس از آن)
3. اصلاح و بهینه‌سازی روش‌ها از تولید تا مصرف: از دیگر وظایف قانونگذاران و مجریان آن به عنوان یك اولویت همیشگی، اصلاح دایمی و بهینه سازی در روش‌ها و افزایش بهره‌وری و كیفیت از تولید و مصرف است؛ چرا كه همواره شرایط در حال تغییر و تبدل است و لازم است تا بهترین روش‌ها مورد توجه قرارگرفته و در زندگی به كار برده شود. گاه این اصلاحات پس از آن صورت می‌گیرد كه روش‌های فسادانگیز و یا غیرمنصفانه یا غیرعادلانه‌ای در جامعه رواج یافته است. دراین صورت اولویت نخست، تدوین قوانین و روش‌هایی است كه بتواند فساد را از میان بردارد. (هود، آیه88) پس از اصلاح فساد می‌بایست در حوزه بهینه سازی در حوزه‌های تولید و توزیع و مصرف تلاش كرد و قانون گذاری كرد و سپس برای اجرای دقیق آن نظارت نمود. (كهف، آیات 93 تا 97، سبا آیات 12 و 13)
4- انتخاب كارگزاران شایسته: از دیگر نكاتی كه باید به عنوان اولویت در حوزه اقتصادی مورد توجه قرارداد، انتخاب كارگزاران شایسته و نظارت بر عملكرد آنان است. حوزه اقتصادی به سبب شرایط فسادپذیری نیازمند انتخاب كارگزاران با ویژگی‌های خاص چون امانت داری و علم اقتصاد است. مراقبت از ثروت و قدرتی كه در دست این كارگزاران است، امری است كه افزون بر شرایط انتخاب كارگزاران، نظارت دایمی و همیشگی را می‌طلبد. اگر اختلاسی صورت می‌گیرد و اموال خزانه‌های بانكی كشور به تاراج می‌رود از آن روست كه قوانین به درستی نوشته نشده و خلأها و یا خلل قانونی وجود دارد، یا این كه اگر قوانین درستی وجود دارد، در انتخاب كارگزاران در این حوزه دقت لازم به عمل نیامده است و اگر انتخاب خوبی صورت گرفته، در نظارت كوتاهی شده است. بر این اساس خداوند همه این مراحل را مورد توجه قرار داده و خواستار قوانین خوب و كامل، انتخاب كارگزاران شایسته و نظارت دایمی و همیشگی شده است. (نساء، آیه 5؛ یوسف، آیه 55؛ كهف، آیات 93 تا 97)
5- برنامه‌ریزی مناسب: از دیگر اصول اقتصادی كه باید به عنوان اولویت عمل اقتصادی همه مسئولان و نمایندگان ملت و دولت به آن توجه كنند، برنامه ریزی‌های اقتصادی مناسب با شرایط و مقتضیات زمان و مكان است. اگر لازم است تا در حوزه كشاورزی مثلا بهینه سازی شود تا آبیاری به شكل پربهره انجام گیرد، بایستی برنامه ریزی دقیقی در این باره انجام گیرد. خداوند گزارش می‌كند كه حضرت یوسف(ع) با توجه به شرایطی كه كشور با آن مواجه بود، برنامه‌ریزی دقیق و كاملی انجام داد تا بحران را از سر بگذراند و مردم را در امنیت غذایی نگه دارد. (یوسف، آیات 47 تا 55) آن حضرت با توجه به بحرانی كه مردم كشور مصر با آن مواجه بودند، طرح جهاد اقتصادی ریخت و با برنامه ریزی دقیق و كامل و مناسبی همه توان و ظرفیت اقتصادی كشور را در خدمت تامین امنیت اقتصادی و غذایی كشور قرارداد و مال و منابع مادی و انسانی را برای تامین آن به كار گرفت. این گونه بود كه توانست با یك برنامه ریزی دقیق و مناسب و اجرای یك طرح هفت ساله، دوره هفت ساله خشكسالی را طی كند. درحقیقت برنامه ریزی‌های ایشان نه تنها یك ساله یا كوتاه مدت نبود بلكه فراتر از برنامه پنج ساله ما بر یك برنامه ریزی هفت ساله مبتنی بود. باید بررسی شود كه دوره زمانی هفت ساله چه تفاوتی با دوره پنج ساله زمانی دارد و اگر مدیریت‌های كلان كشوری از چهارساله به هفت ساله تغییر كند چه آثار و بركاتی خواهد داشت كه این خود مسئله دیگری است كه باید در جای مناسب خود به آن پرداخته شود. اما ایشان با برنامه ریزی بلندمدت هفت ساله توانست چنان امنیت غذایی و رشد و شكوفایی برای مردم مصر به ارمغان آورد كه دوره سخت هفت ساله خشكسالی و قحطی را از سر بگذرانند و حتی مواد غذایی كشورهای دیگر را تامین نماید. البته می‌توان از آیات قرآنی در سوره یوسف این معنا را به عنوان یك اولویت مهم اقتصادی به دست آورد كه امنیت غذایی یكی از مهمترین مسایل در حوزه اقتصادی و برنامه ریزی‌های آن است؛ چرا كه نخستین نیاز انسان مسئله امنیت غذایی است و اگر این حوزه تامین شود آرامش و امنیت غذایی موجب می‌شود تا حوزه‌های دیگر اقتصادی نیز فعال شود و حتی حوزه‌های علمی و فرهنگی و اعتقادی و معنوی رشد مناسبی را تجربه كند.
6- مبارزه با انواع فساد اقتصادی: چنانكه گفته شد حوزه عمل اقتصادی حوزه فساد است. از این رو اصلاح و نظارت دایمی در بخش‌های قانونگذاری و اجرا امری لازم و بایسته است. بنابراین یكی از اولویت‌های اقتصادی را باید در فسادستیزی قرار داد. قوانین باید به گونه ای نوشته شود كه از هر گونه زراندوزی و تكاثر و گردش ناسالم اقتصادی در جامعه جلوگیری كرد. این مسئله كه مردم به جای آنكه پول و ثروت خویش را در فعالیت‌های اقتصادی بكار گیرند، آن را به شكل سكه، كنز كنند و در گوشه ای بی هیچ تاثیرگذاری در تولید ثروت قرار دهند یك فساد اقتصادی است. از این رو خداوند به شدت با هرگونه گردش ناسالم از جمله كنز و تكاثر و زراندوزی و خرید سكه و انباشت آن در كنج خانه مخالفت می‌كند و مبارزه با آن را یك امر لازم می‌داند. (حشر، آیه 7؛ توبه، آیات 34 و 35)
این‌ها تنها نمونه‌هایی از اولویت‌های اقتصادی برای مسئولان و رهبران جامعه از جمله دولت و نمایندگان مجلس و كارگزاران نظام اسلامی است كه در این نوشته كوتاه بدان اشاره شد. بی گمان تبیین همه اولویت‌ها نیازمند بررسی‌های دقیق تر و كارشناسانه تر و بازخوانی مباحث اقتصادی در آیات قرآنی و آموزه‌های اسلامی است. اما در اینجا به همین مقدار بسنده می‌شود. باشد با توجه به همین اولویت‌ها كسانی كه مسئولیت نظام اسلامی را به عهده دارند یك جامعه آرمانی و نمونه را در عصر كنونی بازسازی و به عنوان الگو به جهانیان معرفی كنند.

موضوعات مرتبط: علوم سیاسی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, | 21:32 | نویسنده : علیرضا زینالپور |
مبانی حاكمیت نبوی
اشاره: برخی معارضان كینه‏ورز می‏كوشند حكومت‏های دینی و در راس آن، حكومت نبوی را زیر مجموعه حكومت‏های مستبد و تك‏رای قرار دهند، كه نوعاً به حقوق اساسی شهروندان توجهی ندارد.‏
با نگاهی به سیره نظری و عملی حضرت، جایگاه مردم در حكومت نبوی را می‏توان در موارد زیر دانست:‏
 
الف. نقش آفرینی جمهور در مشروعیت بخشی سیاسی به حكومت
یكی از پارامترهای حكومت مردمی و دموكراسی، اهتمام به آرای مردم در عرصه‏های سیاسی و اجتماعی است كه عرصه انتخاب حكومت و حاكم توسط رای و رضایت مردم، نمونه بارز آن است. در حكومت‏های دموكراسی غیردینی، حقانیت و قانونیت حكومت به رای و انتخاب مردم است، كه از آن در اصطلاح سیاسی به «مشروعیت»(‏Legitmacy‏) تعبیر می‏شود. اما از دیدگاه اسلام مشروعیت الهی حاكم از سوی خداوند و مشروعیت سیاسی (مقبولیت) كه همانا یگانه علت به فعلیت رسیدن و نضج حكومت مشروع دینی است را مشروعیت سیاسی معرفی می‌نماید. ‏
در عناوین و تعابیر ذیل كه فعل سیاسی و قول تئوریك صادره از رهبران الهی اسلام بوده است شاهد جلوه‏هایی از مصادیق حیات سیاسی جمهور مردم و شیوه مشروعیت بخشی سیاسی ایشان به حكومت هستیم: ‏
‏1. حكومت و مدیریت جامعه توسط خود مردم؛ 2. لزوم رضایت مردم از حكومت و انتخاب حكومت از سوی ایشان؛ 3. اصل بیعت؛ 4. شورا؛ 5. حكومت، امانت مردم در دست كارگزاران؛ 6. حاكم، اجیر و امین مردم؛ 7. حاكم، نماینده مردم؛ ب. جایگاه مردم در اداره كشور.‏به عناوین فوق در دو شماره قبل اشاره نموده و آنها را از منظر سنت نبوی و سیره حكومتی حضرت رسول الله(ص) و ائمه معصومین (ع) مورد تدقیق و بررسی قرار دادیم. (این نوشتار، تلخیص، تنظیم و بازنویسی مهدی امینیان است از مقاله «جایگاه مردم در حكومت نبوی»، نوشته محمد حسن قدردان قرا ملكی، مجله حكومت اسلامی، زمستان 1385، شماره 42)‏
 
ب. جایگاه مردم در اداره كشور‏
عرصه دیگر كه مكتب نبوی به حقوق مردم اهتمام ویژه‏ای داشته، عرصه اجرایی و اداره كشور است كه اكنون به آن اشاره می‏شود:‏
 
‏1. لزوم مشاوره با مردم
از ویژگی‏های حكومت‏های مردمی، توجه به نظر و آرای مردم در اداره كشور است. این اصل در جوامع گذشته به صورت مشاوره مستقیم با مردم یا نمایندگانشان صورت می‏گرفت، اما در عصر كنونی، این رویكرد، بیشتر با نمایندگان و نخبگان جامعه عمل می‏شود، كه بسیاری به وسیله مردم برگزیده می‏شوند كه نشان دهنده میزان مشاركت سیاسی و اجتماعی شهروندان یك كشور در حكومت است.‏
این اصل و مبنا نیز مورد اهتمام حكومت نبوی قرار گرفته است كه مبانی دینی آن، نخست خود قرآن كریم است كه خطاب به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم او را به مشاوره با مردم دعوت و امر می‏كند:
«و شاورهم فی الامر فإذا عزمت فتوكل علی الله».[1]
 
و آیه دیگری مراجعه به شورا و مشاوره را از صفات موءمنان شمرده است: «و امرهم شوری بینهم».[2]
 
پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم نیز با الهام از قرآن كریم، در انجام امور حكومتی، با اصحاب خود بسیار به مشاوره می‏پرداخت. از نمونه‏های آن می‏توانیم به مشورت‏های حضرت با یاران خود، در اغلب جنگ‏ها؛ مانند جنگ بدر، احد و احزاب اشاره‏ای كنیم.[3] توجه حضرت به شورا، ظاهرسازی و صوری نبود، بلكه در برخی موارد تصمیمات شورا را بر تصمیم خود مقدم می‏داشت؛ مانند تصمیم درباره چگونگی مقابله با مشركان مكه در جنگ احد كه برخی موافق دفاع در شهر مدینه و برخی دیگر طرفدار دفاع در بیرون شهر بودند. حضرت با اینكه از نظر اول دفاع می‏كرد به دلیل رای اكثریت، تصمیم دوم را اتخاذ كرد.‏
پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم در مقام تئوری و نظریه پردازی نیز به شورا توجهی ویژه داشت و در روایت‏های مختلف ضمن توصیه به این اصل، تولّی و حكمرانی بدون توجه به اصل مشورت را مستوجب حكم قتل می‌دانست:
«من جاءكم یرید ان ... یتولّی من غیر مشورة فاقتلوه، فان‏الله (عزوجل) قد اذن ذلك»
«هر كس نزد شما آمد و [به منظور اختلاف در وحدت و غصب حكومت] اراده حكمرانی بدون مشورت داشت، او را بكشید كه همانا خدا به آن اذن داده است.» ؛[4]
حضرت رهاورد توجه به شور و مشورت را اصلاح امور و رشد و ظهور نعمت الهی وصف می‏كند:
«اذا كان امراوءكم خیاركم و اغنیاوءكم سمحاءكم و امركم شوری بینكم، فظهر الارض خیر لكم من بطنها»
«زمانی كه حاكمان شما بهترین شما و دارایان شما اهل سمحه و بخشش باشند و امورتان نیز بر وفق مشورت انجام گیرد، زمین از دل خود وجودهای خیر را برای شما آشكار می‌سازد».[5]
 
علامه طباطبایی درباره «جایگاه شورا در نظام سیاسی اسلام» می‏نویسد: «احكامی كه از مقام ولایت صادر می‏شود، از راه شورا و با رعایت صلاح اسلام و مسلمین صادر خواهد شد.».[6]
آیت الله خامنه‏ای درباره «شورا در سیره عملی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم « می‏گوید: «در اسلام، منادی و پیشرو برپایی حكومت‏های مردمی و شورایی، در چارچوب وحی و قوانین الهی است. پیامبر گرامی اسلام، به فرمان الهی «وشاورهم فی الامر» در امور مهم حكومت اسلامی مشورت می‏كردند و در صورت غلبه و برتری رای جمع، بر نظر مباركشان، در مواردی به نظر اصحاب عمل می‏كردند».[7]
 
‏2. رعایت حقوق فطری شهروندان‏
انسان، در عالم واقع، به صرف اینكه مخلوق الهی است، حقوقی دارد كه در دید ادیان، آفریدگار آنها را به وی ودیعه داده است كه در اصطلاح از آن به «حقوق فطری» تعبیر می‏شود؛ مانند حق حیات، آزادی بیان، برابری، مالكیت، آزادی‏های اجتماعی. از منظر فلاسفه غرب، این حقوق بیشتر با عنوان «حقوق طبیعی» یاد می‏شود كه در سده‏های اخیر به وسیله روسو، ولتر، منتسكیو و... تدوین و تنسیق گردیده و به «اعلامیه حقوق بشر» منجر شده است. یكی از موءلفه‏های حكومت‏های مردمی، اهتمام و رعایت حقوق فطری و طبیعی انسان است كه این موءلفه، قرن‏ها پیش در مكتب نبوی طرح و مورد عمل قرار گرفته است و آن، نهایت جایگاه واقعی مردم را نشان می‏دهد.‏
اصل برابری مردم و عدم اعمال هیچ‏گونه تبعیض در حق شهروندان، از حقوق فطری است كه مورد تاكید پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم قرار گرفته است.
«ایهاالناس ان ربكم واحد و ان اباكم واحد، كلكم لآدم و آدم من تراب،... و لیس لعربی علی عجمی فضل الابالتقوی»
«ای مردم، همانا خدای شما یكی است و همانا پدر شما یكی است، همه شما از آدم هستید و آدم از خاك آفریده شده است. هیچ برتری و فضلی برای عرب و عجم نیست مگر به تقوا».[8]
 
پیامبر در حدیثی دیگر، مردم را مانند دندانه‏های شانه، برابر و مساوی توصیف می‏كند:
«الناس سواء كاسنان المشط».[9]
 
رعایت حقوق شهروندان نزد پیامبر، در اخلاق بلكه در صرف اوقات و بالاتر از آن در نگاه كردن نیز مورد اهتمام قرار گرفته بود. حضرت علی علیه‏السلام در این باره چنین می‌گوید:
«و صاروا عنده فی الخلق سواء؛ مردم نزد حضرت در خلق و خوی مساوی بودند».[10]
 
‏«كان رسول‏الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم یقسم لحظاته بین اصحابه فینظر الی ذا و ینظر الی ذا بالسویة»؛
« پیامبر خدا لحظات خود را میان اصحابش تقسیم می‌كرد و به این و آن به صورت مساوی می‌نگریست.». [11]
 
‏3. شایسته سالاری
از جمله حقوق مردم كه حاكم و دولت باید رعایت كند، رعایت ملاك‏های واقعی در انتخاب كارگزاران است. مسئولان دولتی در تعیین مقام‏های اجرایی كشور، نباید بدون توجه به معیارها، افراد منتسب به خود را برگزینند، بلكه باید مبنا را شرایط و صلاحیت افراد قرار دهند. به تعبیری، ضوابط و نه روابط حاكم باشد تا اولاً حقوق افراد دارای صلاحیت از میان نرود و ثانیاً با اشغال پستی توسط فرد فاقد صلاحیت، به شهروندان ظلم شده و اداره امور به نحو شایسته انجام نمی‏شود.‏
این اصل دقیقاً در حكومت نبوی مورد اهتمام قرار گرفته است؛ چنان‏كه یكی از اصحاب از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم خواست یك مقام حكومتی به وی واگذار كند، حضرت دست به شانه او زد و فرمود:
«انك ضعیف و انها امانة»
«همانا تو برای این پست ضعیف و ناتوانی و حكومت یك امانت است».[12]
حضرت در مقام نظریه‏پردازی نیز مكرر به این اصل تاكید می‏ورزید و می‏فرمود:
«من تولّی شیئاً من امور المسلمین فولّی رجلاً شیئا من امورهم و هو یعلم كان رجل هو اعلم منه فقد خان الله و رسوله و للمومنین»
«هر كس از امور مسلمانان مقامی را متولی باشد و بداند كه در قلمرو وی شخص اصلحی برای حكومت وجود دارد، همانا به خدا و رسولش خیانت ورزیده است.»[13]
 
حضرت به صورت شفاف تاكید می‌كرد كه ریاست تنها بر اهلش شایسته و مصلحت است:
«ان الرئاسة لاتصلح الالاهلها».[14]
 
با رعایت اصل شایسته سالاری، اشخاص شایسته به جایگاه اصلی و حقوق خود در تصدی مقامات كشور نایل گشته و شهروندان نیز در پرتو سپردن مقام، به شخص صلاحیت‏دار، از آثار آن متنعم می‏گردند.‏
 
‏4. آزادی پرسش، نقد و اعتراض
حكومت‏های خودسر و مستبد مجال هیچ‏گونه سئوال، نقد و اعتراض به مردم نمی‏دهند و با شدت تمام، به سركوب هر نوع پرسش و اعتراضی می‏پردازند. اما حكومت‏های مردمی پرسش، نقد و اعتراض را بر می‏تابند و چه بسا آن را مایه اصلاح و تكامل نیز بنگارند.‏ حكومت نبوی، مانند حكومت‏های مردمی، بلكه بالاتر از آن، با متانت، بزرگواری و بردباری به نقدها و اعتراض‏ها واكنش مناسب نشان می‏دهد. پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم با آنكه متصل به وحی بود و همه اعمال و حركاتش از خطا و لغزش مصونیت داشت، چنان بستری در میان اصحاب فراهم آورده بود كه آنان بر بعضی اعمال و رفتار حضرت اعتراض می‏كردند.‏در جریان پذیرش صلح حدیبیه، در سال ششم هجرت، برخی اصحاب، بعضی مواد پیمان صلح با مشركان مكه را زیر سئوال برده و حضرت را به نرمش و عدم قاطعیت متهم می‏كردند.[15]
در تقسیم غنایم، بعضی اصحاب به خود جرات می‏دادند درباره چگونگی تقسیم غنایم به حضرت اعتراض كنند، مثلاً شخصی به نام ذوالخویصره در تقسیم غنایم به حضرت عرض كرد كه عدالت را رعایت نمی‏كند، این اعتراض به نوعی اتهام خروج از عدالت پیامبر بود، كه قرآن به عصمت حضرت گواهی می‏دهد. روشن است كه امروزه در هر كشوری، فردی اگر به شخص اول كشور چنین اتهامی وارد كند، چه مجازاتی در انتظار او خواهد بود. اما پیامبر در پاسخ وی تنها خشمگین شد و فرمود:
«اگر عدالت نزد من نباشد نزد چه كسی است؟!»[16]
حضرت در مقابل انواع ناسزا و دشنام نیز با روی گشاده و مدارا برخورد می‏كرد؛ به گونه‏ای كه اصحاب حضرت گاهاً درصدد جلب شخص معترض و ناسزا دهنده بر می‏آمدند كه با مخالفت حضرت مواجه می‏شدند. حضرت علی علیه‏السلام در این باره می‌گوید:
«و یصبر للغریب علی الجفوة فی مسالته و منطقه حتی اَن كان اصحابه لیستجلبونهم»
«پیامبر در مقابل ناسزا و بی‏ادبی‏های شخص غریب، در سئوال و حرف‏هایش صبر پیشه می‏گرفت؛ به گونه‏ای كه اصحاب حضرت در صدد جلب وی بر می‏آمدند.»[17]
سئوال و اعتراض‏ها در حكومت نبوی در عرصه‏های مختلف صورت می‏گرفت و شامل امر قضاوت نیز می‏شد، مثلاً وارثان كسی كه توسط اسب فراری شخصی كشته شده بود، بر حكم تبرئه صاحب اسب، كه توسط حاكم یمن (امام علی علیه‏السلام ) صادر شده بود، اعتراض نموده و به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم شكایت بردند.[18]
 
‏5. نصیحت دولتمردان‏
یكی دیگر از حقوق شهروندان در مكتب نبوی، آن است كه دولتمردان را نصیحت و دعوت به كارهای خیر و نیكو كنند و این نصیحت از سر دلسوزی و محبت صورت می‏گیرد. پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم این حق را به مسلمانان اعطا كرده است كه با فرض نمودن خود به عنوان «ناصح» و نصیحت‏كننده در چگونگی اداره كشور ساكت ننشینند؛ چرا كه اصل نصیحت بر علم و آگاهی از امور كشور؛ اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و اشراف بر آنها متوقف است. این اصل نهایت اهتمام به حقوق مردم و اعطای مشاركت سیاسی و اجتماعی شهروندان را در فلسفه سیاسی نبوی به منصه اثبات و ظهور می‏رساند.‏
حضرت اصل نصیحت به حاكمان را جزء سه امری ذكر می‏كند كه مسلمانی به آن خیانت نمی‏كند:
«ثلاث لایغلّ علیهن قلب امرئ مسلم: اخلاص العمل لله و النصیحة لائمة المسلمین و اللزوم لجماعتهم».[19]
 
ج. قانونگذاری
تا اینجا دانستیم كه مكتب نبوی در دو عرصه «مشروعیت حكومت» و «مقام اجرایی» به جایگاه مردم توجه خاص مبذول داشته است و عرصه سوم به قوه مقننه و قانونگذاری مربوط می‏شود، كه به آن می‌پردازیم:‏
نخست باید به این نكته توجه شود كه تشریع قوانین مربوط به دین و شریعت، تنها در صلاحیت آفریدگار متعال است. ‏اما وضع قانون در عرصه‏های دنیوی؛ مانند عرصه سیاست، اجتماع، اقتصاد و... در این خصوص مشاركت مردم و نخبگان جامعه، قابل تصور است. در این باره نیز باید توجه داشت كه دین، بعضی اصول كلی و جهات خاص را مشخص می‏كند؛ مثلاً در عرصه سیاست، اجرای احكام دین و نفی سلطه كفر، در عرصه اقتصاد، عدالت اجتماعی و بعضی دستورالعمل‏های خاص؛ مانند حرمت ربا را وضع و ملحوظ نموده است كه در این خصوص‏ نمی‏توان دستورالعمل‏های دین را تغییر داد. اما در عرصه‏های دنیوی كه دین نص خاص ندارد، وضع قانون باید با مشاوره مردم و نخبگان جامعه صورت بگیرد و حاكم نمی‏تواند با تك روی به وضع قانون و اجرای آن بپردازد. اصل شورا همان طور كه گذشت، شامل موارد قانونگذاری نیز می‏شود كه قرآن پیامبر خویش را به آن مكلف نموده است.‏علامه طباطبایی در این باره می‏نویسد: «احكامی كه از مقام ولایت صادر می‏شود، از راه شورا و با رعایت صلاح اسلام و مسلمین صادر خواهد شد.»[20]


[1]. آل‏عمران: 159‏.
[2]. شوری: 38.
[3]. ر.ك.به: سیره ابن هشام، ج2، صص204ـ199.
[4]. عیون‏اخبارالرضا، ج2، ص62، باب 31، ح254.
[5]. تحف‏العقول، ص60.
[6]. مقاله ولایت و زعامت، مندرج در كتاب، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت و نیز المیزان، ج4، ص124.
[7]. پیام به افتتاحیه سازمان مجالس كشورهای اسلامی، تهران، روزنامه جمهوری اسلامی، 26 خرداد 78، ص3.
[8]. تحف‏العقول، ص56.
[9]. بحارالانوار، ج75، ص251.
[10]. نهج‏السعاده، ج1، ص102.
[11]. وسائل الشیعه، ج8، ص499؛ بحارالانوار، ج16، ص26.
[12]. تاریخ مدینة دمشق، ج66، ص219؛ صحیح مسلم، ج2، ص124.
[13]. التعجب، ص4.
[14].كافی، ج1، ص47.
[15]. ر.ك.به: سیره ابن هشام، ج3، صص 228و227.
[16]. همان، ج4، ص271؛ نیل‏الاوطار، ج7، ص344؛ بحارالانوار، ج21، ص173.
[17]. نهج‏السعادة فی مستدرك نهج‏البلاغه، ج1، ص104.
[18]. بحارالانوار، ج21، ص362.
[19]. كافی، ج1، ص403
[20]. مقاله ولایت و زعامت مندرج در كتاب، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، ص99؛ المیزان، ج4، ص124‏

موضوعات مرتبط: علوم سیاسی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, | 21:29 | نویسنده : علیرضا زینالپور |
مبانی حاكمیت نبوی
در آستانه دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخاب كارگزاران شایسته‏، متعهد، متخصص و صدیق جهت عهده داری امر تقنین و نظارت می‏باشیم. در این میان دقت در مبانی و اصول اخلاق مدیریتی و حاكمیتی مورد توجه نبی مكرم اسلام(ص) و حضرات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین)، كارگشای مردم در انتخاب صحیح نمایندگان خود در مجلس و راهگشای كارگزاران و نمایندگان در شیوه‏های مشروع و اخلاقی مدیریت و اعمال حاكمیت در حكومت اسلامی خواهد بود.‏
 
مقدمه
‏«سیره‏شناسی» پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم تنها انسان را با یك سلسله رفتارها و افعال فردی، خانوادگی و اجتماعی پیامبر اسلام آشنا نمی‏نماید، بلكه با نوع و سبك رفتار پیامبر، اصول و شیوه‏های حاكم بر رفتارهای نبوی در شرایط و مقتضیات گوناگون نیز آشنا می‏نماید. اساسا سیره‏شناسی نبوی نوعی «اسلام‏شناسی» است؛ زیرا حضرت رسول الله (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم) اسلامِ تجسم یافته و قرآن متعین بود. در نقل حدیثی از یكی از همسران پیامبر آمده است كه وقتی درباره اخلاق رسول خدا پرسش شد، در پاسخ گفت: «ان النبی كان خلقه قرآن».[1]پس شناخت سیره نبوی در اصلاح، احیا، توسعه و تعمیق بینش اسلامی و گرایش اسلامی یك مسلمان، نقش‏آفرین و یكی از منابع معرفتی ـ معنویتی در «اسلام‏شناسی» است.
پیامبری كه خود درباره سخنانش فرمود:
«اعطیتُ جوامع الكلم»
«یعنی یك سخنِ كوتاه نبوی، یك دنیا معارف و حقایق است و اصول حیات طیبه و راز و رمز زندگی جاودانه و كلید حیات معقول است»[2]. «فعل نبوی» نیز در ساحت‏های فردی و اجتماعی، بی‏كرانه و دارای ژرفای وسیع است و باید مورد شناخت و بازكاوی قرار گیرد؛ افعال و رفتارهایی كه از رهگذر ولایت الهی و عنایت الهی تحقق می‏یافت. پیامبر اسلام(ص) در بیان مقام معرفت توحیدی و نبوت شناسی حضرت امیرالمومنین(ع) عنوان داشته‏اند كه: «یا علی! خدا را نشناخت مگر من و تو، مرا نشناخت مگر خدا و تو و نشناخت تو را مگر خدا و من»[3]. حال چنین امامی در خصوص «اخلاق نبوی» می‏فرماید:
«همانا خداوند از آغاز كودكی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم بزرگ‏ترین فرشتگان خود را مامور وی ساخته بود كه او را به راه مكارم و بهترین اخلاق جهانیان آشنا كند)»[4]
 
و خود حضرت رسول فرمود:
«ادبنی ربی فاحسن تادیبی»[5]
 
یا فرمود:
«ادبنی ربی بمكارم الاخلاق»[6]
 
یعنی تادیب و تربیت پیامبر برعهده خدای سبحان بود و پیامبر در مكتب خدا پرورش یافت و به محاسن و مكارم اخلاقی آراسته گردید. چنین انسانِ كاملی كه «اول ما خلق الله»( بحارالانوار، ج1، ص97) و اول موجود الهی است كه هر چیزی از آن آفریده شده است.( بحارالانوار، ج15، ص24) حال آیا اخلاق نبوی یك منبع معرفتی سالم و سازنده و عمیق برای شناخت اسلام ناب و عامل تحول و دگرگونی برای انسانِ بیدار، هوشیار و خواهان كمال و تعالی نیست؟ اخلاقی كه از یك سلسله بنیادها و اصول یا منطق نظری و عملی ویژه‏ای برخوردار بود كه ثابت، مطلق، جاودانه و قابل عمل است و به تعبیر استاد شهید مطهری: «سیره پیغمبر برای ما یك منبع الهام است...».( مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج16، ص37) یكی از منابع شناخت كه یك مسلمان باید دید و بینش خود را از آن راه اصلاح و تكمیل بكند سیره وجود مقدس پیغمبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم است(همان، ص43) پیغمبر اكرم مردی بود كه در عمل سیره داشت، روش و اسلوب داشت، منطق داشت و ما مسلمانان موظفیم كه سیره ایشان را بشناسیم، منطق عملی ایشان را كشف كنیم برای اینكه از آن منطق در عمل استفاده كنیم.( همان، ص60)
قرآن كریم نیز «اخلاق نبوی» را با تعابیری چون: خلقِ عظیم، رئوف رحیم و... یاد كرده و او را «اسوه حسنه» قرار داده است. اخلاق پیامبر، معجزه جاودانه و نشانه محكم حقانیت نبوت ایشان است و خدای سبحان آن را به «عظیم» و «حسنه» موصوف نمود. چنان كه علامه طباطبایی در تفسیر آیه «و انك لعلی خلق عظیم» مرقوم داشته‏اند: «... ناظرة إلی اخلاقه الجمیلة الاجتماعیة المتعلقة بالمعاشرة كالثبات علی الحق و الصبر علی اذی الناس و جفاء اجلافهم والعفو و الإغماض و سعة بذل و الرفق و المداراة و التواضع و غیر ذلك...»[7].
استاد عبدالله جوادی آملی در این زمینه فرمودند: «خداوند پیامبر خود را به عظمت اخلاقی می‏ستاید: «و انك لعلی خلق عظیم» با جمله اسمیه و تاكید می‏فرماید: تو دارای اخلاق عظیمی هستی، وقتی خدای سبحان از چیزی به عظمت یاد كند، معلوم می‏شود كه از عظمت فوق العاده‏ای برخوردار است؛ چون او هر چیزی را به عظمت نمی‏ستاید... خداوند، پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم را شخصیتی جهانی دانسته و درباره قلمرو رسالت او می‏فرماید: ما تو را برای جهانیان فرستادیم، اما بر مومنان منّت نهادیم»[8]
لذا اسوه‏شناسی و اسوه‏پذیری باید در ساحت‏های فردی و اجتماعی صورت پذیرد زیرا تدبیر انسان‏ها و مدیریت جامعه انسانی به پیامبر اسلام كه مودب به آداب الهی و متخلق به اخلاق ربوبی است و مظهر و مجرای فیض خداوند سبحان است، سپرده شده است. ‏
چنانكه امام صادق علیه‏السلام فرمود:
«ان الله عزوجل ادب نبیه فاحسن ادبه فلما اكمل له الادب قال: «انك لعلی خلق عظیم»ثم فوض الیه امر الدین و الامة لیسوس عباده»
«خدای سبحان رسولش را به بهترین و ظریف‏ترین آداب الهی مودب كرد، وقتی ادب او به كمال رسید، اداره امور دینی و دنیایی مردم را به آن حضرت واگذار كرد »[9]
از مطالب پیش گفته چنین استفاده می‏شود كه سیره و اخلاق نبوی در حوزه‏های مختلف، مطرح، قابل‏شناسایی و تاسی‏پذیر است و اصول و منطق روشن و ثابتی بر آنها حاكم است و برای همگان و همیشه قابل فهم و عمل می‏باشد و دارای دو ساحت كاملاً كلان و بنیادین خواهد بود: الف) ساحت تهذیب و تزكیه؛ ب) ساحت تعدیل جامعه و تحكیم مبانی و ارزش‏های اسلامی در متن حیات جمعی، و به تعبیر حدیث یاد شده «ثم فوض الیه امرالدین و الامة لیسوس عباده» سیاست و تدبیر فرد و جامعه دو مولفه استوار است: 1. تعلیم كتاب و حكمت برای هدایتِ معرفتی و بینشی انسان‏ها به منطق و بینش الهی توام با بصیرت و برهان و تهذیب و تزكیه نفوس؛ 2. اقامه عدالت اجتماعی كه فلسفه سیاسی و حكومتی اسلام را تفسیر می‏نماید و براساس اصل «دفع تباهی» در جریان «نهی از منكر» و «رفع تباهی» در جریان اجرای حدود، تعزیرات و اجرای احكام اجتماعی اسلام جهت تحقق «عدالت اجتماعی» استوار است تا با حكمت و قاطعیت، تربیت و عدالت توامان، فرد و جامعه را الهی نماید تا رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم مظهر «ارحم الراحمین» و «اشد المعاقبین» یا جلوه مهر و قهر الهی و «فاعل بالتسخیر» باشد.[10] پس پیامبر اكرم غیر از شان دریافت، نگهداری و ابلاغ وحی، شئونی چون: تشریح، اجرا و اقامه احكام و حدود الهی، قضاوت و داوری و حكومت و سیاست جامعه را برعهده داشتند.
پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به عنوان مظهر تام و كامل الهی كه صاحب نبوت و ولایت مطلقه و كلیه است، قول و فعل و تقریر (سنت و سیره علمی و عملی) او نیز باید نشان دهنده رحمت مطلقه حق، رحمت خاص و غضب و خشم مخصوص الهی باشد كه خدای سبحان پیامبرش را در قرآن به چنین معانی و صفات سه گانه‏ای ستوده:
«و ما ارسلناك الا رحمة للعالمین»( انبیاء: 107)
 رحمت مطلق،«بالمومنین رووف رحیم»( توبه: 128) رحمت خاصه و
«یا ایها النبی جاهد الكفار و المنافقین و اغلظ علیهم»(سوره توبه، آیه 73)
خشم و غضب نسبت به‏كفار و منافقین(تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج8، ص299). چنین پیامبری صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم اخلاق اجتماعی و حكومتی‏اش نیز دارای اصول و معیارهایی است كه به برخی از آنها اشاراتی خواهیم داشت.    


[1]. ابن فناری، مصباح الانس، ص506، جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، ج2، ص16‏
[2]. بحارالانوار، ج8، ص38 و ج89، ص14‏
[3]. مناقب ابن شهر آشوب، ج1، باب مناقب علی علیه‏السلام
[4]. نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 234‏
[5]. بحارالانوار، ج16، ص210‏
[6]. ارشاد القلوب، دیلمی، باب چهل و نه، ص160
[7]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، ص370، معرب‏
[8]. تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج8، صص59و58، ج دوم 1379 ه .ش، مركز نشر اسراء، قم‏
[9].  اصول كافی، ج1، ص266‏
[10]. ر.ك.به: تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج9، صص111ـ105‏

موضوعات مرتبط: علوم سیاسی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, | 21:27 | نویسنده : علیرضا زینالپور |

يكي از برجسته‌ترين چهره‌هاي مبارز سياسي دوران رضاخان، آية‌الله سيد حسن مدرس قمشه‌اي است. آن­چه كه اين سيّد در نظره بزرگ كرده است، شخصيت مستقيم و همت بلند وي مي‌باشد. لكن به علل مختلف چهره سياسي ايشان بيشتر از ساير زمينه‌ها آشكار گرديده و در ميان مردم معروف است.

  علامه فقيد مرحوم محمد قزويني در يادداشت‌هاي خود در مجله يادگار چنين مي‌نويسد:
  «وكيل شجاع نطّاق و به اجراء مجلس شوراي ملّي كه تا آخر عمر علناً و جهاداً با سلطنت پادشاه وقت، رضاشاه پهلوي مخالفت مي‌كرد، در دهم آذر 1316 هجري شمسي مطابق با بيست و هشت رمضان سنه 1356 قمري در حبس "ترشيز خراسان" وفات يافت و مشهور چنان است كه او را آن‌جا هلاك كردند نه به اجل طبيعي در گذشته باشد».[1]
  پس از تصويب قانونِ نظارت پنج تن از علماي طراز اول بر مصوّبات مجلس، مرحوم مدرس به‌عنوان يكي از سه نفري كه توسّط علماي نجف معرّفي شدند به مجلس راه يافتند.
  آن­چه­كه در زندگي سياسي مدرس، به چشم مي‌خورد حمايت‌هاي وي از جنبش مشروطه‌خواهي است. همراهي وي با مشروطه اگرچه از آغاز اين حركتِ ارزشمند نبوده است، لكن بينش سياسي بالا، قدرت تحليل و مديريت وي از آن‌جا معلوم مي‌شود كه در بين تمام علماي وقت به‌عنوان ناظر بر مصوبات مجلس شوراي ملّي،‌ انتخاب مي‌شود و به محض تكيه بر كرسي نظارت و ورود به مجلس با سخنان صريح و آتشين خود در چندين مورد نظر نمايندگان را به سمت خود تغيير داده و باعث كوتاه ‌شدن دست بيگانگان اين مملكت و به كرسي‌ نشستن نظرات مستبدانه شاه مي‌شود.
  لذا نقش مدرس، در عملياتي كردن نظريات و منويّات مشروطه‌خواهان، بيشتر نمود پيدا مي‌كند. آن­چه كه جالب توجه است اين­است­كه؛ افراد بسياري در اوائل راه مشروطه، اين نهضت را همراهي مي‌كردند، ولي غالباً با تطميع و تهديد،‌ خود را از صحنه كنار مي‌كشيدند. امّا مرحوم مدرّس به نقل دوستان و دشمنان،‌ داخلي و خارجي،‌ شخصيت غيرقابل نفوذي داشت.
  دكتر ميليسپو، مستشار آمريكايي و رئيس خزانه‌داري كه در سال 1301 استخدام دولت ايران بوده پس از خاتمه خدمتش در ايران در كتاب خود (كه در نيويورك 1925 چاپ شد) مي‌نويسد:
 
«مشخص‌ترين چهره و رهبر روحانيون در مجلس، مدرس مي‌باشد كه اخيراً به‌عنوان نائب رئيس اول مجلس انتخاب شده است. شهرت مدرس بيشتر در اين است كه براي پول ارزشي قائل نيست. او در خانۀ ساده‌اي زندگي مي‌كند كه جز يك قاليچه، تعدادي كتاب و يك مسند چيز ديگري در آن وجود ندارد. لباس روحانيون را مي‌پوشد و مرديست فاضل. در ملاقات با او محال است كه كسي تحت تأثير سادگي، هوش و قدرت رهبري او قرار نگيرد».[2]
  اين در حالي است كه برخي جانب و مزدوران داخلي آن‌ها سعي در تخريب چهرۀ اجتماعي سياسي مدرس دارند. از جمله القابي كه بعدها مخالفين به اين سيد بزرگوار داده‌اند، لقب بازيگر است، كه خواجه نوري در كتاب خود[3] آورده است.
  البته در اين ميان بعضي افراد حق‌جو نيز كه در ابتدا، با او مخالف بودند پس از مدتي و همراه وي شدند.[4] از جمله آن‌ها سيد محمدرضا فرزند حاج ابوالقاسم كردستاني معروف به ميرزاده عشقي است كه در مجلات و روزنامه‌هاي آن زمان اشعاري در موافقت و مخالفت با سياستمداران از وي به‌جا  مانده است.
  تمام اين مخالفت‌ها حاكي از روحيۀ آزادانديشي و حمايت مدرس از منويات مشروطه‌خواهان و به­قدري از تخريب حكومت مستبدانه و تك‌محور، دفاع مي‌كرد كه بلافاصله پس از خلع قاجاريان از سلطنت و روي كارآمدن رضاخان (پهلوي) به مخالفت با وي پرداخت. حتي رحيم‌زاده صفوي به نمايندگي از سوي آيت‌الله مدرس و دربار قاجار به پاريس رفت تا احمدشاه را به بازگشت به ايران ترغيب نمايد و طرح آنان را براي بازگشت پيروزمندانه شاره به كشور وي ارائه دهد.[5]
  تمام اين حركات نشانگر اين مطلب است كه؛ مدرس با فهم عميق خود متوجه شده بود، با برچيده‌شدن سلطنت قاجار كه اندكي تسليم خواسته‌هاي مشروطه‌خواهان شده بود و آمدن فرد مستبدي مثل رضاخان، دايرۀ سيطره مجلس كم مي‌شود و اين، تقليل اختيارات، موجب كنارگذاردن علماء و به تبع آن، فراموش قانون نظارت (كه مهم‌ترين خواسته مشروطه‌خواهان بود) مي‌گردد.
  از اين رو به تنهايي جلوي سردار سپه ايستادگي مي‌كرد، تا جائي كه لحظه ورود مدرس به مجلس هواداران رضاخان شعار «مرده باد مدرس» سر دادند و ايشان در حضور رضاخان شعار "زنده باد مدرس، مرده باد رضاخان" سر داد. رضاخان غضبناك گلوي مدرس را فشرد و فرياد برآورد «آخر تو از جان من چه مي‌خواهي» و مدرس با لهجه اصفهاني گفت «مي‌خواهم كه تو نباشي» رضاخان با غضب به مدرس گفت» شما محكوم به اعدام هستيد، شما را از بين خواهم بردـ».[6]
  از آن روز به بعد مدرس بارها هدف توهين، ضرب و شتم و حتي ترور قرار گرفت. لذا،‌ وي را به "خواف" در منطقه كاشمر تبعيد كردند،‌ چون نقشه ترور مدرس، فقط باعث افزايش تلاش مدرس براي ريشه‌كن كردن رضاخان شده بود.
  و بالأخره در يكي از عصرهاي ماه رمضان المبارك،‌پس از 9 سال تبعيد و تحمل مشقات، و ردكردن پيشنهادهاي صلح رضاخان، به اجبار قبل از افطار به وي سم مي‌خورانند و با عمامه‌اش او را خفه مي‌كنند.[7]
 
منابع:
 1- دكتر كتابي، سيد محمدباقر؛ رجال اصفهان، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، جلد اوّل، چاپ اوّل، پاييز 1357 ه.ش.
2- طاهري، سيد صدرالدين، زندگي سياسي مدرّس، چاپ: مؤسسه خدمات فرهنگي رسا، چاپخانه آرمان، چاپ اوّل، 1373ه.ش.
3- جمعي از نويسندگان مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، شهيد آية‌الله سيد حسن مدرس به روايت اسناد «زندۀ تاريخ» ناشر، مركز بررسي اسناد تاريخي اطلاعات. چاپ اوّل؛ آذر 1378 ه.ش.
4- گلي‌زواره، غلامرضا؛ داستان‌هاي مدرّس، ناشر، مؤسّسه انتشارات هجرت، چاپخانه ستاره، چاپ اوّل، زمستان 1373 ه.ش.


[1]- مجله يادگار 1سال سوم، شماره 4، به نقل از كتاب رجال اصفهان (دكتر سيد محمدباقر كتابي)
[2]- زندگي سياسي مدرس به نقل از نهضت روحانيون ايران، علي دواني، جلد دوم/142.
[3]- بازيگران عصر طلائي، ابراهيم خواجه نوري.
[4]- زندگي سياسي مدرس،  به نقل از مكي در كتاب مدرس قهرمان آزادي/47.
[5]- زندۀ تاريخ، به نقل از اسرار سقوط احمدشاه به كوشش بهمن دهگان، 90- 88،‌ مركز بررسي اسناد تاريخي 17.
[6]- زنده تاريخ، مركز ايسنا 16، به نقل از مرد روزگاران مدرسي/204.
[7]- رجال اصفهان، دكتر سيد محمدباقر كتاب

برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, | 21:21 | نویسنده : علیرضا زینالپور |

يكي از وقايع مشهور و معروف و سرنوشت‌ساز در كشورمان ايران، واقعه تحريم تنباكو و در نهايت لغو امتياز آن مي‌باشد، كه آن­را به قيام و نهضت تنباكوي ايران نامگذاري كرده‌اند.

اقتصاد سنّتي ايران در دوران ناصرالدين شاه قاجار متكي بر كشاورزي، صنايع دستي و مبادلات بازرگاني بود. در اين دوره اين اقتصاد با كمك سرمايه‌داران غربي و تجّار ايراني و با اعمال نفوذ قدرت‌هاي استعماري يعني روس و انگليس به بازارهاي بين‌المللي پيوست. وابستگي اقتصاد ايران به بازارهاي بين‌المللي، رشد سريع بازرگاني خارجي را در پي داشت كه در نيمه قرن نوزدهم ميلادي سرعت گرفت.[1]
وجود كشورهاي استعمارگر روس و انگليس، در شمال و جنوب، كشور ايران را به صورت يك كشور نيمه مستعمره در آورده بود. اين وضعيت نيمه استعماري در زماني پيدا شد كه دو نيروي رقيب استعماري در حوزه‌هاي نفوذ سياسي – اقتصادي خود در ايران، در كنار يكديگر قرار گرفتند. اين دو نيروي استعمارگر، ايران را به سه قسمت تقسيم كرده بودند و مستقيماً اداره آن را در دست بگيرند و قسمتي از اين كشور را همچون حائلي در بين خود نگاه داشتند. رفاقت اين دو نيروي استعمارگر، پيامدهايي در ايران داشت كه از آن جمله مي‌توان به حمايت از نهاد كهن اجتماعي و حفظ وضع موجود سياسي مداوم اشاره کرد.[2] سيستم سياسي ايران در دوره ناصرالدين شاه يك سيستم استبدادي بود كه در رأس آن شاه قرار داشت. شاه در واقع هر سه قوه مقننه، قضائي و اجرايي را از آنِ خود كرده و هر چه را كه مي‌خواست انجام مي‌داد. او يگانه مرجع تصميم‌گيري و رسيدگي به كليۀ مسائل كشوري و لشگري محسوب مي‌شد. اوامر او لازم الاجرا و فرمان او لازم الاطاعه بود.[3] در چنين اوضاع و احوال و شرايطي بود كه بازار امتيازگیری از سوي كشورهاي استعمارگر در ايران گرم شد. امتيازاتی كه گاه باعث حيرت خود آنان نيز شد. به طور مثال زماني كه خبر اخذ امتياز رويتر از ناصرالدين شاه، در روزنامه‌هاي اروپا منتشر شد، بُهت و حيرت مردم را فرا گرفت، تا آنجايي كه بعضي به طنز، تاريخ قرن نوزدهم ايران را قرن امتياز رويتري ناميدند. [4]
يكي از امتيازاتي كه نتايج نامطلوب به بار آورد، امتياز انحصار تنباكو (واقعه رژي)‌ بود. اين امتياز در زمان صدارت "ميرزا علي اصغر خان امين السّلطان" و اندكي بعد از مسافرت سوّم ناصرالدين شاه به فرنگستان به اهتمام امين السلطان و براي مدّت 55 سال به يكي از اتباع انگليس به نام "ماژور تالبوت" و شركاي او واگذار شد.
به موجب اين امتياز، كمپاني رژي صاحب حقّ انحصاري تجارت تنباكوي ايران و حتي نظارت بر زراعت آن شناخته مي‌شد. [5] علاوه بر ضرر اقتصادی خطر عمده‌تري كه جامعه اسلامي را تهديد مي‌كرد، حضور فرهنگ استعماري و گسترش فسادي بود كه به تبع حضور عيني اجانب و دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمين در ايران رخ مي‌نمود. چندي نگذشته بود كه نشانه‌ها و مصاديق آشكار اين فساد هويدا گرديد. هجوم فرنگيان به ايران – با آماري بيش از 200 هزار نفر – حتي شكل ظاهري شهر و بازار و جماعت مسلمين را تغيير داده و از طرف ديگر ضعف مالي و فرهنگي بسياري از مردم، آنان را به خدمتگزاري فرنگيان مي‌كشاند.[6] مردم ايران پس از اطلاع از شرايط اين انحصار با آن مخالفت كردند. مخالفت­ها روز به روز گسترده‌تر شد و يك مبارزه بر ضد استبداد داخلي ­(که براي تاراج منابع كشور به سود استعمار تلاش می­کرد) شکل گرفت. [7]
رهبريت قيام تنباكو در آغاز متشتّت و پراكنده بود. رفته رفته كه جريان حوادث به سير خود پرداخت اين رهبريت تمركز يافت و در شخص ميرزاي شيرازي متبلور شد. نخستين گام اعتراض را علماي شهرها با ياري عناصر ديگر جامعه (تجّار، كسبه و دست اندركاران تنباكو) برداشتند. از هر شهري فريادي برخاست. فريادها رفته رفته سطح مملكت را فرا گرفت. اين فريادهاي همه جانبه از هر گوشه‌اي به گوش ميرزاي شيرازي، مرجع تقليد شيعيان در سامرا رسيد. اين خروشها و خواهش‌ها در واقع تعيين موضوع براي ميرزا بود تا بر اساس آن فتواي خود را صادر كند.[8]
حكم تحريم در عبارتي كوتاه و به شيوه‌اي مؤثر و محرك و حساب شده از سوي ميرزاي شيرازي به شرح زير صادر گرديد:
«بسم الله الرحمن الرحيم . اليوم استعمال تنباكو و توتون بايّ نحوِ كان، در حكم محاربه با امام زمان (صلوات الله وسلام عليه) است. حرّره الاَقل محمد حسن الحسيني» [9]
 
قضيۀ تحريم دخانيات كه از ميرزا با همين چند كلمه صادر شده، از غرايب امور تاريخ است، كه علاوه براينكه هيچكس آن را در مخفي‌ترين محل استعمال نكرد، قلیانها و چندين بادگير طلا و نقره، توسط صاحبانشان شكسته شد. چنانكه ناصرالدين شاه روزي در حرمخانه خود ديد زنهايش به كنيزان خود امر می­كردند كه آنها را در هاون نهاده و بشكنند! وي گفت: شما را چه مي‌شود كه اين طور مي‌كنيد؟ يكي از زنها گفت: آن كس كه ما را به تو حلال كرده، قليان را به ما حرام كرده! [10]
بعضي از محققين عقيده دارند كه رهبريت اين قيام در دست تجّار بوده. در اين ترديدي نيست كه تجّار يك پاي قضيه قيام تنباكو بودند؛ آن هم يك پاي عمده‌اش، ليكن ماهيت و هويت حرفه‌اي و فرهنگي تجّار كه بيشتر از منافع شخصي و يا گروهي آنان مايه مي‌گرفت، هرگز كارآيي راه اندازي قيامي را در جامعه نداشت. عاملی که تار و پود جامعه‌اي را مي‌لرزاند و طبقات و گروه­هاي گسسته جامعه را به هم جوش مي‌داد و آنها را براي قيام يك پارچه مي‌كرد، چیزی نبود مگر اسلام و خاصه شيعه كه در متن و بطن خود آرمان ظلم ستيزي و عدالت گستري داشت.
 علمای شیعه بودند كه با احاطه‌شان بر فقه، در قبال بسياري از جريانات جامعه اعلام موضع می­نمودند.[11]و سرانجام شاه و امين السلطان از بيم شورش مردم و اعلام جهاد عمومی توسط علماء، امتيازا این قرارداد را در شانزدهم جمادي الاول سال 1309ق لغو كردند. [12]با اين حال تا تحريم از سوي ميرزاي شيرازي لغو نشد، مردم تنباكو استعمال نكردند. بدين ترتيب در تاريخ 25 جمادي الثاني 1309 هـ ق حکم تحريم دخانيان لغو شد. و به گفته اعتماد السلطنه:
«آفرين بر قلم جناب ميرزا كه بيشتر از سر نيزه دولت ايران اثر دارد. »[13]
 
 
 


[1] . آژند، يعقوب، قيام تنباكو، تهران، چاپخانه سپهر (وابسته به مؤسسه انتشارات امير كبير)، اول، 1367 ش، ص 45
[2] . آژند، يعقوب، قيام تنباكو، 46
[3] . همان، 41
[4] . همان، 48 (پاورقي)
[5] . رضائي، عبدالعظيم، تاريخ ده هزار ساله ايران، تهران، اقبال – مروي، هفتم، 1375 ش، ج 4، 118
[6] . تهراني، شيخ آقا بزرگ، ميرزاي شيرازي، ترجمه اداره پژوهش و نگارش، تهران، شركت سهامي، وزارت ارشاد اسلامي، اول، 1362 ش، 238
[7] . آژند، يعقوب، قيام تنباكو، ص 160
[8] . همان، ص 161
[9] . تهراني، آقا بزرگ، ميرزاي شيرازي، ص 257
[10] . حرزالدين، شيخ محمد، معارف الرجال، قم، ايران، منشورات مكتبة آية العظمي المرعشي النجفي، مطبعة الولايه، الجزء الثاني، 1405 ق، 238 – 233 
[11] . آژند، يعقوب    ص 161
[12] . رضائي، عبدالعظيم تاريخ ده هزار ساله ايران، 118
[13] . آژند، يعقوب  144

موضوعات مرتبط: تاریخ ایران ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, | 21:20 | نویسنده : علیرضا زینالپور |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.